اگر تخاير پس از تقابض باشد، عقد لازم مىگردد و اگر پيش از آن باشد در صحّت يا بطلان صرف اختلاف است.(5)
تخت
تخت: وسيلهاى چوبى يا آهنى و داراى چهار پايه براى نشستن يا استراحت كردن.
از آن به مناسبت در باب طهارت سخن رفته است.
مستحب است ميّت را هنگام غسل دادن در جاى بلندى مانند تخت قرار دهند و افضل، گذاردن وى بر تختى از ساج (درختى معروف كه در هند بسيار مىرويد) است و نيز سزاوار است هنگام غسل، جايگاه سر او بلندتر از محل پاهايش باشد.(1)تختى كه ميّت روى آن غسل داده شده، به تبع طهارت ميّت پاك مىشود. بعضى فقها احتياط را در شستن آن بعد از غسل دانستهاند.(2)
تختّم
تَخَتُّم: انگشتر به دست كردن(-->انگشتر).
تخدير
تخدير: پرده نشين گردانيدن زن و دور نگه داشتن وى از نامحرم/ بىحسّى(-->بىحسّى)/ استعمال مواد مخدّر(-->مواد مخدّر).
از تخدير به معناى نخست در باب يمين سخن رفته است.
تسرّى(-->تسرّى)براى مرد مستحب است. در اينكه تسرى به چه چيز تحقّق مىيابد اختلاف است. برخى، آميزش با كنيز همراه با پنهان داشتن وى از ديد نامحرم و به خدمت نگرفتن او را تحقّق بخش تسرى دانستهاند.(1)