تحمُّل حديث:شنيدن و فراگرفتن حديث از راههاى معيّن.
عنوان يادشده از اصطلاحات علم درايه و عبارت است از اينكه راوى، حديث را از استاد خود ـ كه در اصطلاح به او «شيخ» مىگويند ـ به يكى از راههاى معتبر در تحمّل حديث، فراگيرد.
براى تحمّل حديث طُرقى ذكر شده است. بيشتر عالمان حديث، هشت طريق و برخى، هفت طريق ذكر كرده و طريق «وصيّت» را در ذيل طريق «اِعلام» آوردهاند.(1)اين طرق عبارتند از:
1. سَماع؛ شنيدن حديث از استاد.
2. قرائت [= عَرْض]؛ خواندن حديث نزد شيخ؛ چه خود، آن را بخواند يا ديگرى بخواند و او بشنود.
3. اجازه؛ بدين صورت كه استاد، اجازه نقل از كتاب يا نقل روايت را براى شاگرد صادر كند.
4. مُناوَله؛ يعنى دادن كتاب به شاگرد، همراه اجازه يا بدون آن، كه به نوع اوّل، «عرض المناوله» گفته مىشود.
5. كتابت [= مكاتبه]؛ شيخ يا فردى ديگر به امر او، حديث را براى درخواست كننده بنويسد و ارسال كند.
6. اِعلام؛ بدين معنا كه استاد به شاگردش اعلام كند كه فلان كتاب، از او است يا فلان حديث، سَماع او از استاد خويش است.
7. وصيّت؛ بدين صورت كه با وصيّت شيخ، كتاب يا روايات او در اختيار كسى قرار گيرد و او در نقل آنها مجاز باشد.
8. وِجاده؛ يعنى راوى، نوشتهاى به خط يكى از مشايخ بيابد و پس از اطمينان از انتساب آن به صاحبش، آن را نقل كند.(2)
راههاى يادشده از نظر ميزان اعتبار، با يكديگر تفاوت دارند؛ از اينرو، براى هر طريقى عبارتى منظور شده كه نوع تحمّل راوى از حديث را مشخّص مىكند؛ تعبيرهايى همچون{سَمِعْتُ }يا{حَدَّثَنى؛قَرَأتُ عَلى فلانٍ يا قُرِىءَ عَلى فلانٍ و اَنَا اَسمَعُ؛اَخْبَرَنى فُلانٌ إِجازَةً؛أَخْبَرَنى فُلانٌ مُناوَلةً؛أَخْبَرَنى فُلانٌ مُكاتَبَةً؛أَخْبَرَنى فُلانٌ إِعْلامَاً و أَخْبَرَنى فَلانٌ وَصيَّةً }كه به ترتيب بيانگر و مشخّص كننده