قبله دانستهاند.(7)البتّه اين نشانه نسبت به ديگر نشانههاى قبله ضعيف به شمار مىرود؛ زيرا شناسايى بادها و تفكيك آنها از يكديگر بهگونه اطمينانآور، امرى دشوار است.(8)
حج:اگر چيز خوشبويى به وسيله باد با بدن مُحرم تماس پيدا كند كفّاره ندارد، ليكن جدا كردن آن از بدن واجب است.(9)
سبق و رمايه:دخالت داشتن باد در اصابت تير به هدف، ضررى به مسابقه تيراندازى نمىزند.(10)
نكاح:آميزش كردن هنگام وزيدن بادهاى سياه، زرد و قرمز مكروه است.(11)
صيد و ذباحه:تيرى كه به طرف شكار رها شده چنانچه باد آن را به شكار برساند و كشته شود، حلال است و دخالت باد ضررى ندارد، هرچند اگر باد نبود، تير به شكار اصابت نمىكرد.(12)
غصب:كسى كه در ملك خود در حدّ نياز آتشافروخته ولى باد وزيده و آن را به ملك ديگرى سرايت داده و خساراتى به بار آورده است، ضامن نيست؛ ليكن اگر افروختن آتش هنگام وزش بادتند صورت گرفته باشد، برخى بر ضمان آن تصريح كردهاند.(13)
ديات:اگر فردى بر اثر وزش باد تند، بر روى ديگرى بيفتد و او بميرد، ضمانى متوجّه فرد افتاده شده و نيز عاقله او(-->عاقله)نيست.(14)
بادام
بادام: ثمره درخت بادام.
از آن به مناسبت در باب صلات و حج سخن رفته است.
سجده بر مغز بادام از آن جهت كه خوردنى است جايز نيست؛ ليكن بر پوست آن پس از جدا شدن از مغز جايز است و پيش از جدا شدن، اختلافى است.(1)