است كه به منظور نبرد در نقطهاى ديگر از جبهه، سنگر خود را رها كرده، از دشمن روى مىگرداند. از اين عنوان در باب جهاد بحث شده است.
به نصّ قرآن كريم، تحرّف در جنگ جايز است. منشأ تحرّف مىتواند يكى از امور زير باشد:
1. انتقال به مكان و فضايى باز و وسيع از فضايى بسته.
2. انتقال به محل وجود آب براى رفع عطش كه مانعى براى جنگيدن است.
3. انتقال از نقطه رو به خورشيد ـ كه جنگيدن در آن دشوار است ـ به نقطهاى ديگر كه پشت به خورشيد قرار مىگيرد و راحتتر مىجنگد.
4. انتقال به محلى مناسب براى تجهيز خود و يا تعمير و تعويض ابزار جنگى.
البتّه موارد يادشده مثالها و مصاديقى براى نوع مصالحى است كه اقتضاى تحرّف دارد.(2)
تحرّى
تَحَرّى[= توَخّى]:به كار گرفتن همه توان براى دستيابى به مطلوب يا براى تحصيل ظن هنگام عدم امكان دستيابى به علم.
از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات، صوم، اعتكاف و نذر سخن گفته شده است.
حكم:تحرّى بر حسب موارد آن، گاه واجب است و گاه حرام كه به نمونههايى از مصاديق آن اشاره مىشود.
1. تحرّى جهت دستيابى به مطلوب:
صلات:كسى كه مجبور است نماز را بر روى مركب بخواند هر مقدار كه مىتواند بايد رو به قبله بخواند و در صورت عدم امكان بنابر قول برخى، تحرّى براى يافتن جهتى نزديكتر به جهت كعبه (قبله) واجب است. قول مقابل، عدم وجوب آن است.(1)
اعتكاف:كسى كه هنگام اعتكاف براى كارى ضرور، همچون تخلّى از مسجد خارج مىشود واجب است براى دستيابى به نزديكترين راهى كه نيازش را برطرف مىكند، تحرّى نمايد.(2)