واژه تبليغ هرچند در لغت مفهوم گستردهاى دارد ولى مراد از آن در اينجا معناى يادشده در شناسه مىباشد كه در آيات متعدّد از وظايف اصلى پيامبران شمرده شده است.(1)
خداى حكيم، خلق را عبث و بيهوده نيافريده؛ بلكه براى غايتى بزرگ و ارزشمند يعنى معرفت و بندگى خويش خلق كرده است.(2)تحقّق اين هدف عظيم در گرو رهايى بندگان از ظلمت نادانى و روشن شدن دل و جان آنان به نور علم و هدايت الهى است؛ چنانكه در آيات(3)و روايات متعدّد بر اين مطلب تصريح شده است.
بر پايه ضرورت يادشده، خداى متعال كسانى را از جنس بشر ـ كه در پرتو وحى از مقاصد و مرادهاى او آگاه و متصف به صفات و اسماى او هستند ـ در ميان آنان برانگيخته و رسالت تبليغ دين و تعليم و تزكيه مردم را بر دوش ايشان نهاده است. اينان همان رهبران الهى و حجّتهاى خداوند بر مردماند كه شامل پيامبران و جانشينان آنان مىشود.
پرورش يافتگان مكتب انبيا و امامان معصوم عليهم السّلام يعنى فقها و عالمان دينى نيز در طول تاريخ، رسالت خطير تبليغ دين را عهدهدار بودهاند؛ از اينرو، خداوند در قرآن كريم از مؤمنان مىخواهد از ميان هر قومى، برخى براى تفقّه در دين و آموختن علوم دينى به مراكز علمى كوچ كنند و پس از كسب توانمنديهاى لازم علمى و عملى به سوى قوم خود بازگردند و به انذار آنان ـ كه همان تزكيه و تعليم باشد ـ بپردازند.(4)
مبلّغ دينى به لحاظ اهميت و حساسيت موضوع، بايد از ويژگيهايى همچون بصيرت و آگاهى نسبت به هدف و محتواى تبليغ،(5)ايمان،(6)خود سازى، پيشگامى در عمل به تكاليف دينى،(7)و صفات و خصلتهاى نيكو(8)برخوردار باشد.
خداوند متعال شيوههاى دعوت به آيين حق را اين گونه بيان كرده است: «(مردم را) به راه پروردگارت با حكمت و پند و اندرز نيكو (موعظه حسنه)