تَبَعه: آثار و پيامدهاى ناشى از تجاوز به حقّ ديگرى و يا خدشهدار كردن كرامت انسانى وى.
به آثارى كه بر اثر ارتكاب اعمال سوء نسبت به ديگران، شرعاً گريبانگير انجام دهنده مىشود، تبعه گويند.
تبعه، گاه مالى است، مانند موارد اتلاف مال ديگرى به ستم كه موجب ضمان(-->ضمان)است و گاه غير مالى، مانند كشتن ديگرى به ناحق كه تبعه آن، حدّ قتل(-->قتل)يا پرداخت ديه است، و يا غيبت كردن مسلمان كه تبعه آن حلاليّت طلبيدن از غيبت شونده و در فرض عدم امكان، استغفار كردن براى او است(-->غيبت).
تبعيت
تبعيّت: ارتباط و وابستگى چيزى (تابع) به چيزى (متبوع).
از اين عنوان به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات، جهاد، تجارت، نكاح و لقطه سخن رفته است.
در موارد زير حكم ثابت براى چيزى، به تبع براى چيزى ديگر ثابت است:
الف. طهارت و نجاست:در موارد ذيل، احكام طهارت يا نجاستِ ثابت براى متبوع براى تابع نيز ثابت است:
1. ابزار و آلاتى كه در تطهير اشياى نجس به كار مىروند ـ مانند دست و ظرفى كه چيز نجس در آن شسته مىشود ـ به تبعِ پاك شدن شىء نجس پاك مىشوند.(1)برخى گفتهاند: طهارت آلات در اين فرض به سبب شسته شدن آنها در ضمن تطهير شىء نجس است نه به تبعِ پاك شدن شىء نجس(2)(-->طهارت).
2. اگر شراب تبديل به سركه شود ظرف شراب نيز به تبع، پاك مىشود(3)(-->انقلاب).
3. آلات به كار رفته در غسل ميّت ـ از قبيل سنگى كه ميّت را روى آن غسل مىدهند، دست غسل دهنده و لباسى كه ميّت در آن غسل داده مىشود ـ به تبعِ طهارت ميّت، پاك مىشوند(-->غسل ميّت).
4. ابزار و ظرف به كار رفته در جوشاندن انگور ـ بنابر قول به نجاست آن با جوشيدن ـ بعد از كم شدن دوسوم