دانستهاند نه براى تعيين حقيقى يا مجازى بودن مراد متكلّم از لفظ.(3)
تبارى
تَبارى: ابراء دو طرفه.
به عمل دو مديونى كه هريك ديگرى را نسبت به طلب خود ابراء(-->ابراء)مىكند تبارى گفته مىشود و از آن در باب تجارت سخن رفته است.
در معامله همجنسِ پيمانهاى يا وزنى ـ مانند معامله گندم به گندم ـ فزونى يكى بر ديگرى، ربا(-->ربا)و حرام است. از راههاى رهايى از ربا در اينگونه معاملات، ابراء دو طرف پس از قرض دادن(-->قرض)به يكديگر است، مثلا احمد يك مَن گندم به حسن و حسن دو من گندم به احمد قرض دهد و سپس همديگر را ابراء كنند. در اين صورت ربا تحقّق نمىيابد.(1)
تبازخ
تبازُخ: پشت را مانند زين اسب قرار دادن.
تبازخ آن است كه انسان سينه خود را به سمت جلو و پشتش را به داخل بَرَد و كمانه كند، بهگونهاى كه پشتش، همچون زين اسب گردد. از اين عنوان در باب صلات سخن رفته است.
تسويه پشت (كشيدن گردن و موازى قرار دادن پشت با آن) در ركوع مستحب و تبازخ، مكروه است.(1)
تباكى
تباكى: خود را به گريه واداشتن.
گريه اگر به آسانى و به دليل رقّت قلب باشد «بُكاء» ناميده مىشود؛ ولى اگر با تكلّف، هرچند بر اثر تصوّر و تذكّر مصائب خاصّى جريان پيدا كند «تباكى» ناميده مىشود.(1)از اين عنوان به مناسبت در باب صلات و حج سخن رفته است.
تباكى به جهت محبّت به خداوند متعال يا اشتياق به بهشت و يا بيم از خوف الهى بويژه در نماز،(2)تعقيب نماز(3)(-->تعقيب)،