2. ضمان:در وديعه(-->وديعه)اگر مالك، مالى را كه نزد كسى به امانت گذاشته است از او مطالبه كند ردّ فورى آن واجب است و در صورت امتناع و تأخير ـ با قدرتِ بر باز پس دادن آن در اوّل وقت امكان ـ ضامن است.(6)
3. بطلان:از شرايط صحّت عقد لازم، فورى بودن قبول بعد از ايجاب به حسب عرف است و تأخير آن بهگونهاى كه به نظر عرف، جواب ايجاب محسوب نگردد موجب بطلان عقد است(7)(-->ايجاب و قبول).
(-->خيار تأخير)
تأديب
تأديب: ادب آموختن/ كيفر.
تأديب به معناى نخست در روايات از حقوق فرزندان بر والدين شمرده شده و مورد تأكيد قرار گرفته است(1)و به معناى دوم نوعى از آن، تعزير ناميده مىشود كه از اختيارات حاكم شرع است(-->تعزير). بنابر اين تأديب اعم از تعزير است؛ چه آنكه تأديب فرزند توسط پدر، شاگرد توسط معلّم و برده توسط مولا را نيز دربر مىگيرد. از اين عنوان به مناسبت در بابهاى اجاره، نكاح، حدود و تعزيرات ياد شده است.
حكم:تأديب با تحقّق شرايط آن، امرى مشروع و جايز بلكه در فرض مفسده داشتن ترك آن، واجب است.(2)
ولايت تأديب:حقّ تأديب براى ولىّ مانند حاكم شرع، پدر و مولا، و نيز براى شوهر و معلّم ثابت است.
مقدار و چگونگى تأديب:در تأديب لازم است به آن مقدار و نحوهاى كه تأديب بدان حاصل مىگردد بسنده شود و افزون بر آن در صورت علم به زياده بودن آن جايز نيست.(3)البتّه در شرع مقدّس نسبت به مقدار و چگونگى تأديب حدودى قرار داده شده كه بدان اشاره مىشود.
تأديب حاكم شرع نسبت به بزهكار ـ كه از آن به تعزير تعبير مىشود ـ بايد كمتر از بالاترين حدّ شرعى (صد تازيانه)