تشخيص زشتى و زيبايى) واجب است.(1)در وجوب ستر عورت از مميّزى كه هنوز غريزه شهوت و ميل جنسى در او به هيجان نيامده اختلاف است.(2)مراد از عورت بنابر نظر مشهور ـ بلكه ادّعاى اجماع شده ـ در مرد عبارت است از آلت تناسلى، بيضهها و حلقه دُبُر و در زن، قُبُل و دُبُر. برخى عورت را ـ اعم از مرد و زن ـ به مابين ناف و زانو تعريف كرده و پوشاندن آن مقدار را واجب دانستهاند؛(3)ليكن بنابر نظر مشهور، پوشاندن مابين ناف و زانو مستحب است.(4)
واجب در پوشش عورت، ستر خود عورت است نه حجم آن؛ البتّه نبايد ساتر به قدرى نازك باشد كه شبح و نماى عورت از روى آن پيدا باشد.(5)در جنس ساتر، نوع خاصّى شرط نيست؛ بلكه پوشش با هر چيزى تحقّق پيدا كند حتّى با دست كفايت مىكند.(6)
احكام اختصاصى زن:احكام پوشش مربوط به زن يا ناظر به وظيفه وى در ارتباط با نامحرم است و يا ناظر به وظيفه او در ارتباط با عبادات.
احكام قسم اوّل
بر زن واجب است تمامى بدن خود ـ جز صورت و دست از سر انگشتان تا مچ و نيز پا از سر انگشتان تا مچ ـ را از نامحرم بپوشاند. در وجوب پوشاندن صورت و دستها از سر انگشت تا مچ و نيز قدمها اختلاف است.
مراد از نامحرم هر بيننده بالغ و نيز نابالغ مميّز بجز شوهر و محارم است.(7)
به نصّ قرآن كريم(8)بر زن واجب نيست خود را از مردان «غير اولى الإرْبَه»(-->اولى الاربه)بپوشاند. در مراد از «غير اولى الإرْبَه» اختلاف است. برخى آن را به پير مردانى تفسير كردهاند كه بر اثر پيرى زياد رغبتى به زناشويى ندارند.(9)
پوشاندن موى اصلى از نامحرم واجب است؛ ليكن در وجوب ستر موى مصنوعى، موىْبند و زيور آلات متّصل به مو ـ با پوشيده بودن موى اصلى ـ اختلاف است.(10)پيرزنانى كه بر اثر پيرى اميدى به ازدواج ندارند به نصّ قرآن كريم(11)از حكم يادشده مستثنا هستند و نماياندن آن مقدار از مو كه نپوشاندن آن براى پيرزنان، متعارف