از استخوانهاى پيدا شده در بيابان يا گورستان و نيز استخوانهايى كه بر اثر گود بردارى بيرون مىآيند درصورتى كه موجب بىحرمتى به مسلمان نباشد مىتوان براى آموزش پزشكى استفاده كرد.(5)
وظايف پزشك:درمان بيماران بر پزشك واجب كفايى و درصورت انحصار طبابت به او، واجب عينى(-->وجوب عينى)است. پزشك مىتواند در ازاى معاينه بيمار و نوشتن نسخه، از وى اجرت دريافت كند.(6)
لمس و نگاه كردن پزشك معالج به بيمار نامحرم در غير ضرورت، جايز نيست. در فرض ضرورت نيز با امكانِ استفاده از نمىباشد.(7)
رجوع به پزشك:مراجعه به پزشك غير مماثل (زن به مرد و بالعكس) چنانچه در كارى كه به او مراجعه مىشود كارآزمودهتر باشد ـ حتّى در حال اختيار ـ جايز است.(8)مستحب است بيمار در مراجعه به پزشك عجله نكند، مگر آنكه از بهبود بدون مراجعه نا اميد باشد.(9)
اگر از گفته پزشك براى روزهدار ظنّ به زيان داشتن روزه يا خوف از آن حاصل شود، واجب است افطار كند. همچنين اگر پزشك، حاذق و ثقه باشد و روزهدار به خطاى او اطمينان نداشته باشد. در غير اين دو صورت، افطار به استناد قول پزشك جايز نيست.(10)
روزهدارى كه مىداند روزه براى او زيان ندارد روزهاش درست است هرچند پزشك بگويد روزه براى وى ضرر دارد و چنانچه پزشك بگويد زيان ندارد ولى خود او علم يا گمان به زيان آن داشته باشد روزهاش صحيح نيست.(11)
ضمان پزشك:پزشك يا مباشر در درمان بيمار است و يا بيمار را تنها در جريان درد و درمان آن قرار مىدهد، بدون آنكه در معالجه او مباشرت داشته باشد. درصورت نخست، چنانچه طبابت وى موجب شدّت بيمارى و وخامت حال بيمار شود ـ بنابر معروف و مشهور ـ ضامن است؛ هرچند حاذق بوده و از سوى بيمار يا ولىّ او اذن در طبابت داشته باشد.(12)
درصورت دوم، پزشك چه به بيمار دستور دهد فلان دارو را مصرف كن و چه دارويى را توصيف كند، مانند آنكه بگويد اين دارو براى فلان درد مفيد است