استحاله(-->استحاله)يكى از مطهِّرات است. در برخى موارد تحقّق استحاله محلّ اختلاف واقع شده است، از آن جمله خاك نجسى است كه با آتش پخته شده و سفال يا آجر گرديده است. بنابر قول به تحقّق استحاله، سفال يا آجر پاك خواهد بود.(1)در جواز سجده بر گِل پخته مانند آجر و سفال(2)و نيز تيمّم بر آن در حال اختيار، اختلاف است.(3)
خوددارى زن از پخت و پز خانه، نشوز(-->نشوز)به شمار نمىرود.(4)فراهم كردن امكانات و وسائل آشپزى براى زن جزء نفقه واجب بر شوهر است.(5)
پدر
پدر: مردى كه ديگرى از نطفه او ـ از طريق شرعى يا وطى به شبهه ـ به وجود آيد/ صاحب شير.
عنوان پدر در اصطلاح فقها به دو گونه نسبى و رضاعى تقسيم مىشود. پدر نسبى ـ كه به آن صاحب نطفه گفته مىشود ـ عبارت است از كسى كه انسانى ديگر از طريق معتبر شرعى همچون ازدواج دائم يا موقّت(-->ازدواج)، ملك يمين(-->ملك يمين)يا تحليل(-->تحليل)و يا از طريق آميزش به شبهه(-->آميزش به شبهه)از نطفه او تكوّن يافته باشد؛ بنابر اين به مردى كه ديگرى از طريق نامشروع مانند زنا از نطفه او به وجود آمده است شرعاً پدر گفته نمىشود؛ هرچند بر حسب لغت و عرف به وى پدر مىگويند(1)(-->نسب).
پدر رضاعى(-->رضاع)ـ كه صاحب شير نيز ناميده مىشود ـ عبارت است از مردى كه كودك از پستان همسر او شير خورده باشد، به شرط آنكه شير از آنِ خود مرد باشد.
از اين عنوان در بسيارى از ابواب سخن رفته است، نظير طهارت، صلات، زكات، خمس، صوم، حج، جهاد، تجارت، رهن، حجر، وقف، هبه، وصيّت، نكاح، طلاق، عتق، يمين، نذر، اطعمه و اشربه، شفعه، ارث، قضاء، شهادات، حدود، تعزيرات، قصاص و ديات.
احكام:بر عنوان پدر ـ به جهات مختلف ـ احكام گوناگونى مترتّب است.