مقدار پارچه با متر و مانند آن جايز است. البتّه نوع، پهنا، نرمى و زبرى پارچه و غير آن از اوصافِ برطرف كننده جهالت نيز بايد معلوم باشد.(11)
قيمى يا مثلى بودن پارچه:فقهاى پيشين پارچه را قيمى(-->قيمى)مىدانستند؛ ليكن معاصران، آن را مثلى(-->مثلى)مىدانند. علّت آن اين است كه در گذشته چون پارچه با دست بافته مىشد، پارچههاى موجود كمتر به يكديگر شباهت داشتند؛ ولى امروزه در پرتو ماشينى شدن دستگاههاى بافندگى، پارچههاى مشابه يكديگر از لحاظ مواد اوّليه و شكل، فراوان است.(12)
شفعه:در جريان حقّ شفعه(-->شفعه)در مثل پارچه ـ كه از اموال منقول به شمار مىرود ـ اختلاف است.(13)
قضاء:اگر در پارچه مشترك ميان دو نفر ـ كه با بريدن از ارزش آن كاسته نمىشود ـ يكى از آنان خواستار تقسيم آن باشد، ديگرى حقّ امتناع ندارد، و در صورت امتناع بر آن اجبار مىشود(-->قسمت).
پاره كردن
پاره كردن:شكافتن، دريدن.
از آن در بابهاى طهارت، حج و كفّارات سخن رفته است.
بريدن كفن با ابزار آهنى مانند قيچى مكروه است و سزاوار است آن را با دست پاره كنند.(1)پاره كردن لباس در مرگ پدر و برادر جايز و در مرگ غير پدر و برادر از نزديكان براى مرد حرام است؛ ليكن براى زن، گروهى قائل به جواز شدهاند.(2)برخى قدما پاره كردن لباس در مرگ پدر، مادر، برادر و ديگر نزديكان و زن در مرگ شوهر را جايز دانستهاند، امّا آن را براى پدر در مرگ فرزند و شوهر در مرگ همسرش جايز ندانستهاند.(3)
اگر مردى در سوگ فرزند يا همسر خود گريبان چاك كند، كفّاره قسم (اطعام