1. ديه كامل براى قطع تمام بينى يا نرمى آن، همچنين شكستن يا سوزاندن بينى بهگونهاى كه سبب نابودى آن گردد. در مورد آخر اگر بدون عيب بهبود يابد ديه آن صد دينار(-->دينار)است.(10)در نابودى حسّ بويايى(-->بويايى)هر دو سوراخ بينى، ديه كامل و يك سوراخ، نصف ديه است.(11)از اينرو اگر بينى بريده شود و حسّ بويايى از بين رود دو ديه كامل ثابت مىگردد.(12)
3. نصف ديه براى بريدن «روثه» بنابر مشهور. در اينكه مراد از «روثه» نوك بينى است يا حائل ميان دو سوراخ و يا محلّ اتّصال دو طرف نرمى بينى، اختلاف است. برخى هر سه تعريف را به يك معنا باز گرداندهاند: منتهى اليه قسمت جلوى بينى كه محلّ اتّصال دو طرف نرمى و سوراخ بينى است.(14)
4. يك سوم ديه براى پاره كردن دو سوراخ بينى همراه غضروف ميانى آن درصورتى كه منجرّ به تباهى حسّ بويايى نشود و نيز بنابر قول مشهور براى بريدن يكى از سوراخهاى آن. مقابل قول مشهور، قول به نصف و قول به يك چهارم ديه قرار دارد.(15)
اگر بينى بر اثر آسيب، كج يا كبود گردد و يا بين دو سوراخ آن پارگى ايجاد شود، حكومت ثابت مىگردد.(16)
بيوه
بيوه] = ثيب]:مقابل دوشيزه.
به زنى كه ازدواج كرده و پس از دخول (آميزش) از همسرش جدا شده و يا شوهرش مرده است، بيوه گفته مىشود.(1)عنوان بيوه در فقه موضوع پارهاى احكام