را به جا آورده، بر بيمارى شكيبايى ورزد و از وضع خويش نزد غير مؤمن شكايت نبرد و نيز بيمارى خود را تا سه روز كتمان كند، سپس مؤمنان را مطّلع ساخته و به آنان اجازه دهد كه از او عيادت نمايند و در مراجعه به پزشك شتاب نكند.(1)
عيادت بيمار:عيادت بيمار مؤمن مستحب مؤكّد و داراى پاداش و ثوابى عظيم است. بهتر است عيادت در صبح يا شام انجام گيرد. از آداب عيادت آن است كه زمان آن كوتاه باشد، مگر آنكه خود بيمار خواستار مكث بيشتر باشد. مستحب است عيادت كننده، دست بر روى ذراع بيمار نهد و براى شفاى وى دعا كند و سوره حمد را بخواند و هديهاى از ميوه و مانند آن براى او ببرد و از كارها و سخنانى كه باعث ناراحتى و يأس بيمار مىشود بپرهيزد و از او التماس دعا كند.(2)
احكام بيمار:بر بيمار واجب است درصورت بيم بر جان خود به سبب ترك درمان، خود را درمان كند؛ در اين صورت بر پزشك نيز درمان او واجب خواهد بود.(3)
هزينههاى پرداختى بابت بيمارى خود و اعضاى خانواده، جزء مئونه(-->مئونه)به شمار مىرود كه خمس بدان تعلّق نمىگيرد.
كسى كه به سبب بيمارى نتوانسته ماه رمضان روزه بگيرد، درصورتى كه بيمارىاش تا رمضان آينده ادامه يابد بنابر مشهور، قضاى آن ساقط مىشود؛ ليكن بايد به جاى هر روز يك مُدّ طعام(-->مُدّ)به عنوان فديه بپردازد.(4)
كسى كه پس از احرام بر اثر بيمارى از اتمام مناسك حج يا عمره بازمانده است مىتواند با انجام دادن اعمال ويژهاى از احرام خارج شود. به چنين فردى «محصور» يا «مُحصَر» گفته مىشود(-->احصار).
اگر بيمار با زنى ازدواج كند و قبل از دخول، با آن بيمارى بميرد، عقد باطل مىشود. در نتيجه زن از مرد ارث نمىبرد و مهر و نيز عدّه(-->عدّه)براى زن ثابت نمىگردد.(5)
زنى كه در بيمارىِ منجرّ به مرگِ شوهرش طلاق داده شده است از او ارث مىبرد هرچند مرگ شوهرش پس از اتمام عدّه او اتفاق بيفتد؛ مشروط بر اينكه فاصله بين طلاق و فوت بيش از يك سال نباشد و اگر مرد از آن بيمارى بهبود يابد،