1. هنگام معامله براى تحويل كالا و بهاى آن مدّت ذكر نشود. 2. شرط فوريت تحويل كالا و بهاى آن بشود.(1)
از شرايط صحّت خريد و فروش طلا و نقره در برابر يكديگر، نقد بودن معامله است(2)(-->صرف). اگر كالا و بهاى آن همجنس باشند ـ مانند گندم در برابر گندم ـ معامله تنها بهگونه نقد، بدون فزونى يكى بر ديگرى در وزن يا كيل، صحيح است(3)(-->ربا).
بيع و سلف
بيع و سَلَف:فروش دو كالا در يك عقد؛ يكى به نقد و ديگرى به سلف.
از آن به مناسبت در باب تجارت و نيز دين سخن رفته است.
عنوان يادشده از حديث نبوى ـ معروف به حديث مناهى ـ برگرفته شده كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از بيع و سلف نهى كرده است(1)و از آنجا كه مفهوم سلف علاوه بر معناى معروف (پيش فروش) گاهى در معناى قرض نيز ـ چنانكه در لغت حجاز آمده ـ استعمال مىشود، در كلمات فقها براى كلام يادشده سه تفسير ذكر شده است:
1. فروشنده دريك عقد، دو كالا بفروشد؛ يكى به نقد و ديگرى به سلف(-->بيع سلف)، مانند آنكه بگويد: اين كتاب و ده كيسه گندم با اين اوصاف را ـ كه تا شش ماه ديگر تحويل خواهم داد ـ به ده هزار تومان به تو فروختم.
2. فروشنده كالايى را در يك عقد به دو بها بفروشد؛ نقد به يك بها و سلف به بهايى ديگر، مانند آنكه بگويد: اين كيسه برنج با اوصاف مشخّص را نقد به هزار تومان و سلف به پانصد تومان به تو فروختم.
3. بايع، كالا را به شرط قرض بفروشد، مانند آنكه بگويد: فلان كالا را با اوصاف معيّن به تو فروختم به شرط آنكه فلان مبلغ به من قرض بدهى.
بيع و سلف در معناى نخست، صحيح و از مصاديق حديث مناهى به شمار نمىرود، هرچند برخى در جواز آن تأمّل