حقّ فسخ ندارد و با حكم وى به فسخ، شرط كننده بين فسخ و امضاى عقد مخيّر خواهد بود.(1)
(-->بيع خيار)
بيع موقّت
بيع موقّت:فروختن كالا تا زمانى محدود.
مراد از بيع موقّت فروختن چيزى تا مدّتى معيّن ـ مثلا يك سال ـ است؛ بهگونهاى كه پس از آن، هريك از ثمن و مثمن به طور قهرى و بدون نياز به انشاى جديد به مالك نخست باز مىگردد. از اين عنوان در باب تجارت سخن رفته است.
بيع نسيه عبارت است از معاملهاى كه كالا، نقد ولى بهاى آن مدّتدار است. مقابل بيع نقد(-->بيع نقد)و بيع سلف(-->بيع سلف)كه در اوّلى هردو نقد و در دومى بها، نقد ولى كالا مدّتدار است. از اين عنوان در باب تجارت سخن رفته است.
بيع نسيه از اقسام بيع(-->بيع)است. شرط تأخير در تمامى يا بعض بهاى كالا در معامله تا زمانى معيّن كه از آن به بيع نسيه تعبير مىشود صحيح است. تعيين مدّت بهگونهاى كه افزايش و كاهش در آن راه نيابد، شرط صحّت معامله نسيه است.(1)
كالاى خريدارى شده به نسيه را مىتوان پيش از موعدِ پرداخت بهاى آن فروخت؛ چه به فروشنده اوّل و چه به غير او.(2)برخى قدما قائل به بطلان چنين معاملهاى شدهاند.(3)البتّه اگر فروشنده هنگام معامله شرط كند كه خريدار، كالا را به وى بفروشد معامله به قول مشهور باطل خواهد بود.(4)
خريدارِ كالاى نسيه كه پس از سررسيد بها، ليكن پيش از پرداخت آن تصميم به فروش كالا گرفته است اگر آن را به بهاى