بيع ملاقيح را از اين جهت باطل دانستهاند نه از جهت جهالت و عدم قدرت بر تسليم.(3)
بيع ملامسه
بيع مُلامَسَه:نوعى داد و ستد عصر جاهلى.
در چگونگى بيع ملامسه در جاهليت، صورتهايى ذكر شده است.
1. با لمس كالا توسط خريدار بيع، لازم مىشده است.
2. هر يك از فروشنده و خريدار بعد از وقوع معامله، به قصد لازم گردانيدن آن دست بر كالاى مورد معامله مىنهاد.
3. معامله، بدون تعيين نوع كالا صورت مىگرفت، سپس براى تعيين آن، كالا توسط خريدار لمس مىشد.
4. كالا توسط خريدار در تاريكى يا از پس پرده، لمس مىشد، سپس معامله صورت مىگرفت. خريدار نه كالا را مىديد و نه حقّ خيار(-->خيار)داشت.(1)از اين بيع در باب تجارت سخن رفته است.
حكم:بيع ملامسه به جهت غررى بودن آن(-->قاعده غرر)باطل و از جمله معاملاتى است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله از آن نهى كرده است.(2)
بيع منابذه
بيع مُنابَذَه:نوعى داد و ستد عصر جاهلى.
بيع منابذه بدين گونه بود كه هر يك از فروشنده يا خريدار به ديگرى مىگفت: هرگاه من كالا را بر زمين انداختم يا تو آن را افكندى، بيع لازم مىشود(-->عقد لازم)، يا آنكه مىگفت: كالا را به طرف من بيند از يا من كالا را به سوى تو مىاندازم تا بيع لازم گردد.
برخى گفتهاند: انداختن كالا به سوى خريدار نشانه تعيين كالاى فروخته شده بوده است نه لزوم بيع؛ بدين معنا كه معامله در مرحله نخست بدون تعيين نوع كالا صورت مىگرفت، مانند آنكه خريدار، پارچه را بدون تعيين نوع آن از بزّاز