ممنوعيت فرار و... ـ را دارد يا نه، اختلاف است(4)(-->جهاد).
بيع
بيع: مبادله مال در برابر مال.
معناى يادشده، معناى لغوى بيع است؛ ليكن در اصطلاح فقها براى بيع تعاريف گوناگونى ذكر شده است، از جمله: 1. نقل عين در برابر عوض معلوم. 2. عقد دالّ بر نقل عين در برابر عوض معلوم. 3. انتقال عين در برابر عوض معلوم. چنانكه در هر تعريف، شرط يا شرايطى به زياده يا نقصان ذكر شده كه تأثيرى در ماهيّت بيع ندارد و منظور از همه آنها اشاره مفيد و مختصر به حقيقت بيع است ـ كه در اصطلاح از آن به تعريف لفظى و شرح الاسمى تعبير مىشود ـ نه تعريف حقيقى منطقى.
نكته در خور توجّه آن كه عنوان بيع همانگونه كه بر فعل بايع ـ يعنى انشاء تمليك در برابر عوض معلوم ـ اطلاق مىشود، بر فعل مشترى ـ يعنى انشاء تملّكِ آنچه فروشنده تمليك كرده ـ نيز اطلاق مىگردد. همچنانكه به معامله تركيب يافته از دو فعل فروشنده و خريدار ـ يعنى انشاء تمليك و تملّك (داد و ستد) ـ نيز بيع گفته مىشود.
مفهوم اخير، موضوع بسيارى از احكام شرعى همچون حلّيت، حرمت، صحّت و فساد واقع شده(1)و در باب تجارت يا بيع ـ بنابر اختلاف تعبير در كلمات فقها ـ به تفصيل از احكام، اقسام و شرايط آن سخن رفته است كه در اين مقاله به اختصار به مهمترين مباحث آن اشاره مىشود.
حكم:بيع، شايعترين و عامترين مصداق تجارت(-->تجارت)بلكه متبادر از آن بوده و در روايات، برترين كسبها و ترك آن موجب نقصان خرد آدمى شمرده شده(2)و قرآن كريم با صراحت از حلال كردن بيع از جانب خداوند متعال ياد كرده است.(3)بيع از عقود لازم و وفاى به آن واجب است و فسخ آن ـ جز با وجود اسباب فسخ ـ جايز نيست(-->عقد لازم).