بن بست به كوچهاى اطلاق مىگردد كه آخر آن بسته و از سه طرف، ديوار و يا درهاى منازل، آن را احاطه كرده باشد. در بابهاى طهارت و احياء موات به مناسبت از آن سخن گفته شده است.
ملكيّت بن بست:همه كسانى كه درِ منزلشان به كوچه بن بست باز مىشود به طور مشترك مالك آن هستند، نه كسانى كه تنها ديوار منزلشان به سمت كوچه است بدون آنكه درى به آن باز باشد. بنابر اين، صاحبان كوچه مىتوانند آن را ميان خود تقسيم كنند و يا دروازهاى براى آن بگذارند؛ ليكن ديگران و نيز برخى شركا بدون اذن باقى، حقّ تصرّف در بن بست يا فضاى آن ـ از قبيل كندن چاه و زدن بالكن ـ ندارند؛ هرچند استفاده از آن مانند نشستن، آمد و شد، گذاردن اثاث و بار در آن، جهت بردن به منزل و يا خارج كردن از آن، براى صاحبان كوچه و نيز اعضاى خانواده، ميهمانان و واردشوندگان بر آنان، بدون اذن شركا جايز است.
اگر ملكيّت مشترك كوچه بن بست از ابتدا تا انتهاى آن، ميان افرادى كه درِ منزلشان به آن باز مىشود، مشكوك باشد، صاحب نخستين در، تا محاذى درِ منزل خود، با ديگران شريك است و همينگونه ديگران تا صاحب آخرين در، كه او در سهم همه شركا شريك است. علاوه بر آن، قسمت پايانى كوچه كه بعد از اتمام خانه ديگران قرار دارد اختصاص به او پيدا مىكند و وى مجاز است در آن قسمت هرگونه تصرّفى بكند.
كسىكه تنها ديوار منزلش بهطرف كوچه بن بست است، بدون اجازه صاحبان آن نمىتواند جهت رفت و آمد، درى به كوچه باز كند؛ ليكن گذاردن پنجره جايز است.(1)
برخى معاصران، بنبست را حقّ خاصّ صاحبان منازل در پارهاى شئون ـ مانند آمد و شد، نشستن و حمل بار و اثاث ـ دانستهاند نه ملك مشترك ميان آنان. در نتيجه براى ديگران نيز استفاده از كوچه بدون اذن صاحبان آن درحدّى كه مزاحمت براى آنان ايجاد نكند جايز است. همچنين كسى كه با اجازه صاحبان كوچه درى به آن باز كرده است در اين حق، شريك آنان
(1)منهاج الصالحين (خوئى) 2/ 160 ـ 161 ؛ تحرير الوسيلة 2/ 210 ـ 211 ؛ هداية العباد (گلپايگانى) 2/ 277