بنابر مشهور بايد به عدد هر تخم شكسته يك شتر جوان به عنوان كفّاره بپردازد.(1)

(-->شتر)

بِكر

بِكر:استعمال نشده،نو وتازه/ غيرمحصن/دوشيزه(-->باكره).

از بكر به معناى نخست در باب حج سخن رفته است.

سنگ‌ريزه‌اى كه در رمى جمره(-->رمى جمره)به كار مى‌رود بايد بكر باشد؛ بدين معنا كه در رمى استفاده نشده باشد.(1)

از بكر به معناى دوم در باب حدود ياد شده است.

كيفر مرد زنا كار غير محصن(-->احصان)، صد تازيانه، تراشيدن سر و تبعيد است. برخى كيفر تبعيد را به مرد همسردارى اختصاص داده‌اند كه هنوز با او آميزش نكرده است. برخى گفته‌اند: منشأ آن، اختلاف پديد آمده در مفهوم «بكر» در روايات است كه آيا مراد از آن، غير محصن است؛ خواه هيچ زنى نداشته باشد، يا آنكه همسر دائمى يا كنيز داشته، ليكن با او آميزش نكرده باشد يا مراد خصوص مرد همسردارى است كه با او آميزش نكرده است؟ مشهور، قول اوّل است.(2)

بكور

بُكور: خارج شدن در بامداد(-->بامداد).

بلا

بلا: گرفتارى.

از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات، حج و نذر سخن رفته است.

صبر بر بلاو احتساب آن(1)(-->احتساب)و نيز صدقه دادن،(2)دعا كردن(3)و نماز خواندن(4)براى دفع و رفع بلا مستحب است.

از موارد استحباب سجده شكر(-->سجده شكر)جايى است كه انسان فرد مبتلا به بلايى همچون پيسى را ببيند وبراى عافيت خويش از ابتلا به آن سجده شكر به جا آورد.(5)

نذر براى رفع بلا مستحب است، مانند اينكه بگويد: اگر بيمارم بهبود يابد يا اين

• (1)جواهر الكلام 20/ 211 .
• (1)جواهر الكلام 19/ 95
• (1)وسائل الشيعة 3/ 255 و 261
• (2)41/ 323 ـ 325 .
• (2)جواهر الكلام 18/ 138
• (3)كشف الغطاء 3/ 496 ـ 497
• (4)وسائل‌الشيعة 8/ 135
• (5)نهاية‌الإحكام 1/499