بر اساس پارهاى روايات، از اقامت و بيتوته در بغداد، نهى شده است.(2)
بغض -->دشمنى
بَغْلى -->درهم بغلى
بَغْى -->باغى
بقا بر تقليد
بقا بر تقليد:استمرار تقليد از مجتهد جامعالشرايط پس از مرگ او.
از آن در باب اجتهاد و تقليد بحث شده است.
تقليد ابتدايى از ميّت بنابر مشهور ميان اصوليان صحيح نيست؛ ليكن درصورت تقليد از مجتهدى در زمان حيات وى آيا پس از فوت او مىتواند بر تقليد وى باقى بماند يا نه؟ نظرات گوناگونى مطرح است. بعضى بهطور مطلق جايز ندانستهاند. بعض ديگر بهطور مطلق جايز دانستهاند. گروه سوم جواز را به مسائلى كه در حال حيات مجتهد بدان عمل كرده محدود كردهاند. بنابر قول به جواز، درصورتى كه مجتهد مرده اعلم از مجتهد زنده باشد ـ بنابر قول به وجوب تقليد از اعلم به طور مطلق يا درصورت علم به مخالفت فتواى غير اعلم با فتواى اعلم(-->اعلم)ـ بقا بر تقليد واجب خواهد بود.(1)
در مسئله جواز و عدم جواز بقا بر تقليد، رجوع به مجتهد مرده جايز نيست؛ بلكه بايد به مجتهد زنده جامع الشرايط و اعلم ـ بنابر قول به وجوب تقليد اعلم ـ رجوع و به مقتضاى فتواى او در جواز يا وجوب و يا حرمت بقا عمل شود.(2)
(-->تقليد)
بقا بر جنابت
بقا بر جنابت:شبراباحالت جنابت به روز آوردن.
عنوان بقا بر جنابت در كلمات فقها در مورد باقى ماندن مكلّف بر جنابت(-->جنابت)در شب ماه رمضان تا بعد از طلوع فجر يا هر شبى ديگر كه تصميم دارد