از سائمه بودن(-->سائمه)خارج مىكند مگر آنكه آن زمان به قدرى كوتاه باشد كه از نظر عرف، خللى در صدق عنوان سائمه در طول سال بر حيوان وارد نشود.(5)
خمس:جواز تصرّف در بخشى از سود كه خمس به آن تعلّق گرفته ـ درصورت تصميم بر پرداخت خمس آن و كفايت مقدار باقىمانده از سود جهت پرداخت ـ مورد اختلاف است.(6)
تجارت:از اسباب ثبوت خيار، تبعُّض صَفْقَه است(-->خيار تبعُّض صفقه)؛ بدين معنا كه اگر بخشى از كالاى فروخته شده به علّتى ـ همچون معيوب بودن يا ملك ديگرى بودن ـ از مدار معامله خارج شود، خريدار مىتواند معامله را برهم بزند(7)(-->خيار عيب).
بعير
بَعير: شتر.
عنوان بعير در فقه موضوع برخى احكام واقع شده است. معروف ميان لغويان اين است كه بعير مانند واژه انسان اسم جنس است و شامل همه انواع شتر از كوچك و بزرگ و نر و ماده مىشود؛ ليكن نزد عرف ـ به تصريح بعضى لغويان ـ تنها بر شتر نر اطلاق مىگردد. چنانكه مفاد كلام برخى لغويان عدم شمول آن نسبت به بچه شتر است. اين عنوان به مناسبت در باب طهارت و وصيّت به كار رفته است.
مشهور ميان قدما اين است كه اگر بعير در چاه بميرد براى تطهير آن بايد تمام آب چاه را كشيد. در مراد از بعير ـ به تبع اهل لغت ـ بين فقها اختلاف است اين اختلاف در حكم نيز سرايت مىكند؛ بنابر اين اگر بعير تنها بر شتر بزرگ نر صادق باشد حكم يادشده محدود به آن خواهد بود و شتر ماده و نيز بچه شتر اگر در چاه بميرد مشمول حكم«مالانَصَّ فِيه»(آنچهكه نصّى دربارهاش نرسيده) مىشود؛