واقعى و عبادات مأمورٌبه به امر ظاهرى يا اضطرارى تفصيل داده، در معاملات و در نوع دوم از عبادات صحّت و فساد را مجعول دانستهاند.(7)البته اگر صحّت و فساد از احكام وضعى شمرده شود، لازمهاش مجعول بودن آن است. از اين رو، اگر صحّت و فساد قابل جعل نباشد از احكام وضعى شمرده نمىشود.
بطن مَرّ، موضعى در «مَرُّ الظَّهران» است كه به آن نام نيز خوانده مىشود. امروزه به آن «وادى فاطمه» گويند(2)و در باب حج به كار رفته است.
ولىّ كودك مىتواند او را به حج ببرد و مُحرم كند. با احرام(-->احرام)امورى بر حج گزار حرام مىشود كه از آن جمله پوشيدن لباس دوخته بر مرد است؛ ليكن در خصوص پسر بچه مضمون برخى روايات جواز تأخير كندن لباس دوخته تا بطن مَرّ است.
در مراد از جواز تأخير دو قول ذكر شده است: جواز تأخير خصوص كندن لباس دوخته تا بطن مَرّ پس از بستن احرام در ميقات و جواز تأخير احرام بستن تا بطن مَرّ. بنابر قول دوم، بطن مَرّ براى خصوص كودك يكى از ميقاتها خواهد بود، هرچند افضل براى كودكان نيز احرام از يكىاز ميقاتهاى معروف است(-->ميقات). برخلاف قول اوّل كه ميقات كودك با بالغ تفاوت نمىكند و تفاوت تنها دركندن لباس دوخته براى افراد بالغ و جواز تأخير آن براى پسر بچه تا بطن مَرّ است.(3)