برخى در جمع بين روايات احتمالى داده و گفتهاند: در رواياتى كه ابتداى عقيق «بريد بعث» دانسته شده اشارهاى به ميقات بودن آن نشده است؛ بنابر اين هرچند «بريد بعث» اوّل عقيق است، ليكن ميقات و اوّلين مكانى كه احرام در آن صحيح بلكه افضل مىباشد مسلخ است.(1)
بريدن
بُريدن:جداكردنباآلتىبرنده همچونكارد.
از آن به مناسبت در بابهايى نظير طهارت، حج، جهاد، صلح، صيد و ذباحه، حدود، قصاص و ديات سخن رفته است.
طهارت:بريدن كفن با آلت آهنى مانند قيچى مكروه است.(1)
حج:بريدن و از ريشه كندن درخت و گياه حرم مكّه(-->حرم)جايز نيست و موجب كفّاره مىشود، مگر درخت ميوه مانند خرما و درختى كه در ملك شخص روييده باشد.(2)در حرمت يا كراهت قطع درختان حرم مدينه اختلاف است.(3)
جهاد:در جنگ، بريدن درختان(4)و نيز پاى حيوانات (پى كردن آنها)(5)جز در حال ضرورت مكروه است.
صلح:درختى كه شاخههايش وارد ملك ديگرى شده، صاحب ملك مىتواند آنها را به سمت ملك صاحب درخت برگرداند و درصورت عدم امكان، آنها را بِبُرَد. در اينكه بريدن شاخهها نياز به اذن مالك و درصورت امتناع وى، اذن حاكم دارد يا نه و نيز در اينكه بريدن آنها بر مالك درخت واجب مىباشد يا نه، اختلاف است.(6)
صيد و ذباحه:ذبح چارپايان و پرندگان، با بريدن رگهاى چهارگانه گردن آنها(7)با ابزار آهنىِ برنده(8)تحقّق مىيابد(-->آلات تذكيه).
حدود:حدّ سرقت، بريدن انگشتان دست راست سارق، بجز ابهام است(9)(-->سرقت).
از حدهاى جارى بر محارب، بريدن دست راست و پاى چپ او است(10)(-->محاربه).
قصاص:ايراد جنايت عمدى همچون بريدن عضو بدن ديگرى با شرايطى