ندارد، در نجس نشدن به ملاقات نجاست بنابر مشهور حكم آب جارى را دارد، هرچند كمتر از كرّ باشد.(4)
زكات غلاّتِ (گندم، جو، خرما و كشمش) آبيارى شده با آب جارى يك دهم است.(5)
آب جو -->فُقّاع
آب چاه
آب چاه: آب حاصل از كندن گودال عميق.
از آن در باب طهارت و احياء موات سخن گفته شده است.
آب چاه از اقسام آب مطلق(--> آب مطلق)به شمار مىرود.
طهارت و نجاست:در اينكه آب چاه حكم آب جارى(--> آب جارى)را دارد تا با ملاقات نجاست، نجس نشود يا نه، بين قدما و متأخران اختلاف است. مشهور قدما قول دوم را اختيار كرده و رسيدن نجاست به آب چاه را موجب نجس شدن آن دانستهاند؛ ليكن مشهور متأخران قول اوّل را برگزيدهاند.(1)
چگونگى تطهير:بنابر قول به نجس شدن آب چاه با ملاقات نجاست، براى كشيدن آب به منظور تطهير آن، اندازههاى متفاوتى ذكر شده است؛ ليكن بنابر قول مشهور متأخّران ـ مبنى بر عدم نجاست آب چاه با ملاقات نجس ـ در اينكه كشيدن آب از چاه تعبّداً واجب است يا مستحب مىباشد، اختلاف است. مشهور متأخران، آن را مستحب مىدانند(2)(--> نزح).
مالكيّت:اگر كسى چاهى را به قصد تملّك در زمين مباح(--> مباحات اصلى)حفر كند، در صورت رسيدن به آب ـ بنابر قول مشهور ـ مالك آب آن مىشود.(3)
بيع:در صحّت فروش آب موجود در چاه و نيز فروش آب آن براى هميشه، اختلاف است. منشأ اختلاف در اوّلى، عدم امكان تحويل آب موجود هنگام معامله به جهت مخلوط شدن با آب تازه و در دومى، جهالت مقدار آب است.(4)