و از روى قصد ايلاء كند. در ايلاء شونده، زوجه بودن، تحقق عمل آميزش و بنابر قول مشهور دائمى بودن زوجيّت ـ مقابل موقّت ـ شرط است.(5)
احكام كلّى:پس از وقوع ايلاء، چنانچه زن نزد حاكم شرع شكايت بَرَد، حاكم، نخست مرد را چهار ماه مهلت مىدهد تا رجوع كند و بعد از آميزش، كفّاره دهد. به قول مشهور، اين مدّت ـ كه مدّت تربّص نام دارد ـ از هنگام شكايت زن نزد حاكم محاسبه مىشود، نه از زمان ايلاء. مدّت تربّص، حقّ شوهر است و زن در آن مدّت، استحقاق درخواست رجوع ندارد.
پس از سپرى شدن مدّت ياد شده، چنانچه مرد رجوع نكند، حاكم او را به طلاق يا رجوع وادار مىكند، و در صورت استنكاف زندانى مىشود و در خوردن و آشاميدن بر او سخت گرفته مىشود تا يكى از دو كار را بپذيرد.(6)رجوع شخص قادر بر آميزش، به دخول در فرج به مقدار ختنه گاه، و رجوع ناتوان از آميزش به علّت وجود مانعى، به اظهار زبانى قصد رجوع است.(7)
ايلاج --> آميزش
ايلاف؛ سوره --> قريش؛ سوره
ايّم
اَيم: زن و مرد بدون همسر.
اَيِّم كه جمع آن اَيامى است و به صورت جمع در قرآن كريم به كار رفته، يعنى زنى كه همسر ندارد؛ چه باكره باشد يا بيوه و نيز مردى كه زن ندارد. عنوان ياد شده در باب نكاح آمده است.
خداوند خطاب به اوليا مىفرمايد: «بى همسران خويش [ اعم از زن و مرد ] و بردگان و كنيزكان صالح خويش را به همسرى [ ديگران ] دهيد و اگر تهيدستباشند خداوند از بخشش خويش آنان را توانگر مىگرداند.»(1)
در استحباب ازدواج به آيه ياد شده استناد شده است.(2)