اگر برخى ورثه، مدّعى وقفى بودنمالى براى خود و فرزندان خود باشند و بر ادّعاى خويش قسم بخورند و گواه بياورند، به وقف بودن آن مال براى ايشان حكم مىشود، ليكن پس از انقراض ادّعا كنندگان، در اينكه نسل آنان براى گرفتن مال ياد شده بايد سوگند بخورند يا نه، اختلاف است.(3)
انقلاب
انقلاب: دگرگونى و تحوّل شراب به سركه.
در تفاوت انقلاب با استحاله( -->استحاله)دو ديدگاه وجود دارد. برخى، انقلاب را صرف تغيير ظاهرى كه موجب تغيير اسم است، بدون دگرگونى در حقيقت نوعى دانستهاند، برخلاف استحاله كه در آن، ماهيّت شىء تغيير مىكند. بنابراين، انقلاب شراب به سركه استحاله نيست. برخى ديگر، انقلاب را از مراتب استحاله دانسته و معتقدند انقلاب نيز تغيير و تبديل ماهيّتى به ماهيّتى ديگر است، مانند تبديل شراب به سركه كه دو حقيقت و ماهيّت مختلف با آثار متفاوت مىباشند؛ ليكن متعلّق انقلاب در فقه، خصوص دگرگونى شراب به سركه است، در حالى كه متعلّق استحاله اعم است.(1)
با توجّه به ديدگاه دوم، برخى فقيهان در بحث مطهِّرات( --> مطهِّرات)عنوان مستقلى براى انقلاب ذكر نكرده و آن را از مصاديق استحاله شمردهاند.(2)از انقلاب در بابهاى طهارت، رهن و غصب سخن رفته است.
طهارت:انقلاب از مطهِّرات است؛ به اين معنا كه تبديل و دگرگونى آب انگور جوشيده يا شراب به سركه، موجب پاكى و حلّيت آن است؛ خواه اين دگرگونى خود به خود صورت گيرد يا با افزودن چيزى مانند نمك و سركه به آن.(3)البته به قول مشهور، شراب بايد بر شىء افزوده شده، غلبه داشته باشد؛ و در صورت استهلاك شراب، طهارت حاصل نمىشود.(4)دراينكه براى حصول طهارت شراب به انقلاب، نرسيدن نجاست ديگرى به آن پيش از انقلاب شرط است يا نه، اختلاف است.(5)
(1)مهذب الاحكام 2/ 86 ـ 90 ؛ العروة الوثقى 1/ 132 ـ 135