زيادى متّصل، مانند چاقى از آنِ هبه كننده (واهب) است(7)( -->هبه).

نكاح:زنِ طلاق داده شده پيش از آميزش، استحقاق نصف مهر را دارد و زيادى منفصل از مهر نيز، مانند بچّه يا شير حيوانى كه مهر قرار داده شده از آنِ او است(8)( --> نماء).

انفطار؛ سوره

انفطار؛ سوره: هشتاد و دومين سوره قرآن كريم.

از آن به مناسبت در باب صلات سخن رفته است.

تلاوت سوره انفطار در نمازهاى واجب و نافله مستحب است.(1)

انفعال آب

انفعال آب: نجس شدن آب به ملاقات با نجس(--> آب).

انفيه

اَنفيه: دارويى كه به بينى كشند.

از آن در بابهاى صوم و حج سخن رفته است.

انفيه كشيدن بر روزه‌دار مكروه است، ليكن اگر به گونه‌اى باشد كه به حلق برسد، بنابر قولى موجب بطلان روزه و در روزه واجب معيّن همچون روزه ماه رمضان حرام است. بنابر قول به بطلان، در وجوب كفّاره اختلاف است.(1)

بر مُحرم( --> احرام)واجب است جز در حال ضرورت از استعمال انفيه معطّر اجتناب ورزد.(2)كفّاره استفاده از آن، حتّى در حال ضرور، يك گوسفند است.(3)

انقباض

انقباض: گرفته شدن.

مراد از واژه انقباض به لحاظ تعلّق آن به چيزى، متفاوت است. انقباض چهره، ترش رويى و اخم كردن؛ انقباض دست،

• (1)جواهر الكلام 16/ 319 ـ 321
• (1)كشف الغطاء 3/ 478 .
• (2)18/ 323
• (3)20/ 429 .
• (7)28/ 203
• (8)31/ 88 ـ 89 .