اِنصات: سكوت جهت گوش فرادادنبهچيزى( --> استماع).
انصاف؛ قاعده --> قاعده عدل و انصاف
انصراف
انصراف: روى گرداندن/ بازگشت.
روى گرداندن از حالت يا عملى به حالت يا عملى ديگر را انصراف گويند؛ خواه عمل قبلى ناقص رها شود يا كامل گردد كه در اين صورت، به معناى فارغ شدن از عمل مىباشد، مانند قابل اعتنا نبودن شك در افعال وضو پس از انصراف و تمام شدن وضو.(1)انصراف همچنين به معناى بازگشتن از كارى است، مانند استحباب تلقين ميّت توسط ولىّ ميّت پس از انصراف مردم از مراسم تدفين(2)( -->بازگشت). اين واژه در اكثر ابواب فقهى به كار رفته است.
انعام ثلاث
اَنعام ثلاث: شتر، گاو و گوسفند.
از آن در بابهاى زكات، حج، نكاح، صيد و ذباحه و اطعمه و اشربه سخن رفته است.
زكات:انعام ثلاث از اصناف نه گانهاى است كه زكات( --> زكات)در آنها واجب است.(1)تعلّق زكات به انعام ثلاث مشروط به تحقق چهار شرط است:
1.رسيدن به حدّ نصاب( --> نصاب).
2.چريدن؛ بدين معنا كه قوت آنها از چريدن دربيابان و مراتع عمومى تأمين شود، نه از ملك مالك آنها( --> سائمه).
3.عامل نبودن گاو و شتر؛ بدين معنا كه در طول سال به كار گرفته نشوند.
4.سپرى شدن يازده ماه قمرى و داخل شدن در ماه دوازدهم از زمان مالكيت آنها.(2)
حج:هَدى( -->هدى)وقربانى( -->قربانى)بايد از انعام ثلاث باشد.(3)در حج قِران( -->حج قران)، احرام( -->احرام)به تلبيه( -->تلبيه)يا اشعار( -->اشعار)و تقليد( -->تقليد)محقّق مىشود. اشعار، تنها با شتر و تقليد با هر يك از انعام ثلاث صورت مىگيرد.(4)كشتن انعام ثلاث در