واجب و هتك حرمت آنان حرام است؛ ليكن انجيل موجود، تحريف شده است و حكم انجيل اصلى را ندارد. احكام آن به مناسبت در بابهاى جهاد، تجارت، وقف، وصيّت، نكاح و قضاء آمده است.

انجيل موجود از مصاديق كتب ضالّه (گمراه كننده) است. از اين رو، نگهدارى، نوشتن، ياد دادن آن، و گرفتن مزد بدين منظور حرام است. نيز انجام دادن هرنوع معامله‌اى با آن، مانند خريد و فروش و اجاره، حرام و باطل است. البته نگهدارى كتب ضلال براى نقض آنها يا استشهاد بر حقّى با آنها جايز است(1)( --> كتب ضالّه).

وقف چيزى،(2)وصيّت به چيزى(3)براى نوشتن انجيل و نيز مَهر قرار دادن آموزش آن(4)صحيح نيست. به قولى، قاضى مسلمانان مى‌تواندنصرانى را در صورت تأثير بيشتر، به انجيل سوگند دهد.(5)اگر نصرانى در مقام قسم اين گونه سوگند ياد كند: «به خدايى كه انجيل را بر عيسى فرو فرستاده است...» كفايت مى‌كند.(6)

در صورت پيروزى مسلمانان بر اهل كتاب، كتب آسمانى آنان، مانند انجيلِ موجود غنيمت محسوب نمى‌شود و بايد نابود گردد، امّا جلد و اوراق آن پس از محو نوشته‌ها، اگر قابل استفاده باشد، غنيمت است.(7)

انحصار --> حصر

انحلال

انحلال: زوال صورت.

انحلال، زايل شدن حقيقى يا حُكمى صورت چيزى است و از آن در اصول فقه، كتب قواعد فقهى و نيز بابهاى عقود و ايقاعات فقه سخن رفته است.

موارد انحلال:مهم‌ترين موارد انحلال در اصول و فقه عبارتند از:

1. علم اجمالى:گاه علم اجمالى‌حقيقتاً يا حُكماً انحلال مى‌يابد. هرگاه مكلّف ابتدا به وجوب يكى از دو چيز ـ براى

• (1)جواهر الكلام 22/ 59 ؛ جامع المقاصد 4/ 26
• (2)جواهرالكلام 28/ 35
• (3)21/ 320؛ جامع‌المقاصد 3/ 482
• (4)المبسوط 4/ 275
• (5)النهاية/ 556؛ جواهر الكلام 40/ 228
• (6)المبسوط 8/ 205 ؛ جواهر الكلام 40/ 229
• (7)جامع‌المقاصد 3/ 413؛ جواهر الكلام 21/ 150 .