و اين ميسّر نمىشود مگر آنكه مرد در زمان عدّه(-->عدّه)به زن رجوع نكند تا عدّهاش به سرآيد و اختياردار خود گردد؛ چه آنكه طلاق دادن زن به قصد رجوع در زمان عدّه، اضرار به وى محسوب مىشود.(2)از اين عنوان در باب نكاح و طلاق سخن رفته است.
حكم:بر مرد واجب است نسبت به همسرش يكى از دو امر: امساك به معروف و تسريح به احسان را برگزيند؛(3)چنانكه بر ولىّ دختر مستحب است قبل از عقد به همسر آينده او بگويد: اين دختر را به تو تزويج كردم، به شرط امساك به معروف يا تسريح به احسان.(4)و نيز بر مرد هنگام ازدواج مستحب است بگويد:{أقْرَرْتُ بالميثاقِ الّذى أخَذَ اللّه؛ امساكٌ بمعروفٍ او تسريحٌ باحسانٍ}(5)؛ به عهد و پيمانى كه خداوند گرفته است؛ نگاهدارى به نيكى يا رهاسازى به نيكى اقرار مىكنم.
هرگاه شوهر بدون آنكههمسرشناشزه(--> نشوز)باشد از اختيار يكى از دو امر ياد شده (امساك به معروف و تسريح به احسان) خوددارى ورزد، حاكم شرع او را به اختيار يكى از دو امر، ملزم مىكند و در فرض امتناع، زن را به تقاضاى خودش طلاق مىدهد.(6)
امضاء
امضاء: اجازه كردن (تنفيذ)/ علامت هويّت شخص در پاى اسناد.
امضا به معناى اوّل حقّ صاحب ولايت، مانند شارع، حاكم، ولىّ طفل و مالك است، مانند اينكه حاكمى حكم حاكم ديگر را تنفيذ كند يا مالك در بيع فضولى معامله را امضا نمايد(-->تنفيذ).
از معناى دوم به مناسبت در بابهاى اجتهاد و تقليد، وقف و وصيّت سخن رفته است.
امروزه امضا مانند مُهر(--> مُهر)و اثر انگشت(-->اثر انگشت)از شواهد صدق انتساب اسناد، مدارك، نوشته و مانند آن