ايشان مىتواند به هر تعداد از كفّار حربى، امان دهد.(7)
3. امان گيرنده (معقودله):هركافرى كه جهاد با او واجب باشد (كافر حربى)، عقد امان با او صحيح است.(8)اگر كافر حربى به گمان اينكه به او امان داده شده، وارد قلمرو اسلام گردد، به سرزمين خود باز گردانده مىشود.(9)
امانت
امانت: ضد خيانت/ مال به امانت گذاشته شده نزد امين.
واژه امانت گاه به معناى صفتى در انسان، مقابل صفت خيانت است(-->خيانت). به فرد متّصف به اين صفت، امين گفته مىشود؛ و گاه به مالى اطلاق مىگردد كه نزد فردى به امانت گذاشته شده است. موضوع بحث در اين جا، امانت به مفهوم دوم است كه از آن به مناسبت در باب وديعه و ديگر بابها همچون رهن، شركت، مضاربه، مزارعه، مساقات، عاريه، اجاره، وكالت و لقطه سخن رفته است.
اقسام:امانت بر دو قسم است:
1. امانت مالكى:اين قسم به مالى گفته مىشود كه مالك، آن را در اختيار ديگرى گذاشته است و سبب آن يا عقدى است كه امانت، موضوع اصلى آن است، مانند وديعه(--> وديعه)و يا عقدى كه امانت، در ضمن آن و به تبع مطرح است، مانند اجاره، عاريه، مضاربه، وكالت، شركت و رهن.
2. امانت شرعى:اين نوع امانت به مالى اطلاق مىشود كه شارع، فردى را بر آن امين قرار داده است؛ خواه آن مال به طور قهرى در اختيار وى قرار گرفته باشد، مانند آنكه باد، لباس كسى را به خانه همسايه بيندازد، يا توسط مالك آن بدون قصد، تحويل گيرنده شده باشد، مانند آنكه كسى كيف يا صندوقى را بخرد و در درون آن مالى از فروشنده را كه مورد معامله نبوده، بيابد و يا يكى از دو طرف معامله به اشتباه، كالاى مورد معامله