responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 670

گفتن«لا بِشى‌ءٍ مِنْ آلائِك رَبِّ اُكَذِّب»بعد از تلاوت{فَبِأىِ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبان }در اين سوره استحباب دارد.(7)

اِلزام؛ قاعده --> قاعده الزام

الغاء خصوصيّت

اِلغاء خصوصيّت: حذف ويژگيهاى غير مؤثّر در حكم.

الغاى خصوصيّت، حذف اوصاف و ويژگيهايى است كه در دليل حكم، همراه موضوع است، امّا نزد عرف يا به قراينى دخالتى در ثبوت حكم براى آن موضوع ندارد و نتيجه آن، شمول حكم نسبت به موضوعاتى است كه فاقد آن اوصاف است. براى مثال، آيه{وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الُمحْصَنَـتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَآءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَـنِينَ جَلْدَةً }(1)حدّ قذف كننده(--> قذف)زنان محصن(-->احصان)را بيان مى‌كند و نسبت به قذف كننده مردان محصن ساكت است؛ امّا با الغاى خصوصيّتِ زن بودن، حدّ ياد شده نسبت به قذف كننده مردان نيز جارى مى‌شود.

تفاوت الغاى خصوصيّت با تنقيح مناط:گروهى از اصوليان اين دو را يكى دانسته‌اند؛ ليكن برخى بين آن دو تفاوت قائل شده و گفته‌اند: تنقيح مناط عبارت است از به دست آوردن ملاك و علّت حكم با حذف ويژگيهايى كه احتمال مى‌رود جزء علّت باشند، كه نتيجه آن تعميم موضوع حكم است(-->تنقيح مناط)؛ امّا الغاى خصوصيّت، حذف ويژگيهاى مورد نَصّ است؛ هرچند احتمال علّت بودنِ محذوف نرود. از اين رو، در الغاى خصوصيّت، به صرف حذف اوصاف، حكم عموميّت مى‌يابد؛ هرچند علّت بودن آن معلوم نگردد.

البته با الغاى خصوصيّت، به اجمال مى‌توان فهميد كه علّت حكم در موضوعِ داراى خصوصيّت و موضوعِ فاقد آن يكى است؛ چنان كه در تنقيح مناط نيز با به دست آوردن علّت، دخالت نداشتن ويژگيهاى همراه موضوع در حكم معلوم


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 670
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست