اسلامى، بسيار گسترده و از حوزه فرهنگ فقه خارج است. هرچند در مداخل مناسب به مباحثى از آن اشاره مىشود.
اقتضاء
اِقتضاء : طلب ادا كردن حق/ دلالت و استلزام.
از اقتضاء به معناى اول به مناسبت در باب تجارت و دين سخن رفته است.
احكام:در آداب تجارت آمده كه مؤمن «سهل القضاء» و «سهل الاقتضاء» است، يعنى در پرداخت حق تأخير نمىكند (سهل القضاء) و هنگام مطالبه حقّ خود از بدهكار، سخت گير نيست (سهل الاقتضاء).(1)
برخى حُكم(--> حكم)را چنين تعريف كردهاند:«خطاب الشرع المتعلق بأفعال المكلّفين بالاقتضاء او التخيير او الوضع». مراد از«اقتضاء»چهار حكم وجوب، حرمت، كراهت و استحباب است كه در آنها طلب وجود دارد. مراد از«وضع»حكم وضعى(-->حكم وضعى)و از«تخيير»اباحه(--> اباحه)است.(2)
از اقتضاء به معناى دوم در اصول فقه، مباحث الفاظ سخن گفتهاند كه به مباحث آن اشاره مىشود.
الف . دلالت اقتضاء:دلالت اقتضاء در مقابل «دلالت اشاره» و دلالت «تنبيه» عبارت است از دلالت كلام بر مفهومى كه در لفظ نيامده، ليكن از نظر عرف، مقصود گوينده است و صدق يا صحّت كلام از نظر عقل يا شرع يا لغت و يا عادت منوط به آن است، مانند مفهوم «عِقاب» در حديث رفع(-->حديث رفع)؛ زيرا حديث رفع بيانگر برداشته شدن نُه چيز، از جمله خطا و فراموشى از امّت است؛ در حالى كه واضح است كه خود خطا و فراموشى از امّت برداشته نشده، بلكه آثار شرعى آنها، مانند عقاب اُخروى برداشته شده است. در نتيجه صحّت و صدق كلام
(1)جواهر الكلام 22/ 464 ؛ الروضة البهية 3/ 291 ؛ وسائل الشيعة 17/ 450