و در صورت امكان و ايمن بودن از ضرر، در اجراى آن تأخير نمىشود.(7)به قول مشهور، اگر كسى بر اثر اقامه حد بميرد ديه ندارد.(8)اگر حدود مختلف جمع شود، ابتدا حدّى جارى مىشود كه امكان اجراى حدّ ديگر را از بين نبرد، مانند جمع شدن رجم و تازيانه كه تازيانه مقدّم مىشود.(9)حد در گرما و سرماى شديد اقامه نمىشود؛ از اين رو، حد در زمستان، وسط روز و در تابستان، طرف صبح و غروب اجرا مىشود.(10)
محدود (مجرم):حد در مواردى به تأخير مىافتد:
1. حامله تا وضع حمل، بيرون آمدن از نفاس و گذشت مدّتى كه به فرزند شير مىدهد، مگر آنكه براى كودك دايه پيدا شود.(11)با وجود دايه نيز حد پس از آنكه مادر آغوز(--> آغوز)را به نوزاد داد جارى مىشود.(12)
2. بيمار و مستحاضه تا زمان بهبود، در حدّ تازيانه، نه رجم.(13)
3. مجرمِ پناهنده به حرم مكّه(-->حرم)تا زمان بيرون آمدن، مگر آنكه در حرم مرتكب جرم شده باشد.(14)
(--> حدود)
اقامه شهادت --> اداى شهادت
اقباض
اِقباض [= تسليم؛ تحويل ]: تحويل مال تعهّد شده به طرف مقابل.
در عقود مالى همچون بيع، اجاره و هبه و نيز غير مالى كه در آن تعهّد مالى شده همچون مهر در عقد نكاح، تحويل مال تعهّد شده، از سوى متعهّد به طرف مقابل را اقباض گويند؛ هرچند چگونگى آن نسبت به اشياى مختلف متفاوت است؛ ليكن حقيقت آن هر اقدامى است كه از نظر عرف، تحقّق بخش قبض (استيلا و تسلط طرف مقابل بر مال) در خارج گردد.(1)بنابراين، اقباض در اموال غير منقول، مانند خانه و زمين به تخليه و تحويل كليد آن و متمكن ساختن طرف مقابل در