responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 616

افاقه

اِفاقه: هشيارى.

افاقه در فقه به معناى هشيار شدن پس از ديوانگى، بيهوشى و يا مستى به كار رفته و در بيشتر بابهاى فقهى به مناسبت مطرح شده است.

آنچه شخص عاقل، مكلّف به آن است، ديوانه، بيهوش(--> بيهوشى)و مست(-->مستى)نيز پس از افاقه و بازگشت عقل، به آن مكلّف است و هر تكليفى كه قبل از افاقه ترك شده است، اگر ديوانگى، بيهوشى يا مستى، عذر(-->عذر)در ترك آن نباشد، جبران آن پس از افاقه واجب است.

برخى حقوق، مانند حق وكالت(1)با عروض ديوانگى(--> ديوانگى)باطل مى‌شود و براى ادامه آن پس از افاقه، تجديد وكالت(--> وكالت)لازم است، امّا برخى حقوق، مانند حقّ شفعه(2)(--> شفعه)باطل نمى‌شود.

(--> عقل)

اِفتاء--> فتوا

افتتاح--> آغاز

افتتان--> فتنه

افتداء--> فديه

افتراء--> بهتان

افتراش

افتراش: گستردن/ آميزش.

از مفهوم نخست در باب صلات و حج سخن رفته و احكامى بر آن مترتّب گشته است، از جمله:

جواز گستردن فرش ابريشم و زرباف به قول مشهور،(1)استحباب گستردن ساعد بر زمين در سجده شكر براى مرد و زن(2)و نيز براى زن در سجده نماز و كراهت آن براى مرد،(3)و عدم جواز استفاده مُحرم(--> احرام)از چيز معطّر، حتّى به صورت افتراش وثبوت كفّاره در صورت استعمال.(4)

واژه افتراش به مفهوم دوم در باب نكاح درباره الحاق فرزند به كار رفته است.

در صورت آميزش(-->آميزش)با همسر ـ كه از آن به افتراش فعلى تعبير مى‌شود ـ


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 616
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست