responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 611

اعمش

اَعمَش: كسى كه از چشمانش چرك و اشك مى‌آيد.

از آن به مناسبت در باب قصاص و ديات سخن گفته شده است.

اگر جنايتكار بر چشم اعمش آسيب رساند، قصاص مى‌شود؛ هرچند چشم وى سالم باشد.(1)

ديه چشم اعمش همانند ديه چشم سالم است. بنابر اين، در هر دو چشم ديه كامل و در يكى نصف ديه خواهد بود.(2)

اِعواز --> نايابى

اعور

اَعوَر: يك چشم.

احكام آن در بابهاى حج، قصاص و ديات آمده است.

قربانى در حج بايد از نظر خلقت تامّ باشد؛ از اين‌رو، حيوان يك چشم كفايت نمى‌كند.(1)

قصاص بر چشم جارى مى‌شود؛ هرچند جنايتكار اعور باشد.(2)از بين بردن چشم صحيح اعورى كه نقص آن، مادرزاد يا به آفت الـهى است، موجب ثبوت ديه كامل(-->ديات)است. در غير اين دو صورت، همچون چشم سالم نصف ديه دارد؛(3)امّا به قول مشهور، ديه چشمى كه بينايى ندارد، اگر بر اثر آسيب، فرو رود يا كنده شود، يك سوم ديه چشم سالم است.(4)

اعيان نجس --> نجاسات

اغاره

اِغاره: برانگيختن غيرت ديگرى با انجام دادن عملى تحريك‌آميز/ يورش(-->يورش).

واژه اغاره به معناى نخست به مناسبت در باب خلع به كار رفته است.

وادار كردن زن بر بذل مال جهت طلاق


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 611
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست