تخييرى)و در قسم چهارم، تعيينى( -->وجوب تعيينى)است.(1)
ب . اطعام همسر:اطعام همسر به اندازه بر طرف شدن نياز او بر شوهر واجب است. مقدار و كيفيّت آن بستگى به شئون خانوادگى و موقعيّت اجتماعى زن دارد.(2)
ج . اطعام اسير:اطعام اسير، هرچند تصميم بر كشتن او باشد واجب است.(3)
د . اطعام مضطرّ:اطعام كسى كه بر اثر گرسنگى، بيم تلف شدن او يا از كار افتادن عضوى يا يكى از قواى بدنىاش، مانند بينايى و شنوايى مىرود، واجب است(4)( --> اضطرار).
2. اطعام مستحب:اطعام مؤمن؛(5)اطعام بازماندگان ميّت تا سه روز؛(6)اطعام در ولادت، ختنه و عروسى فرزند(7)و نيز هنگام عقيقه كردن براى او( -->عقيقه)به ده نفر مؤمن يا بيشتر؛(8)اطعام گوشت قربانى به فقرا(9)( --> قربانى)؛ اطعام بعد از ساختن يا خريدن منزل؛ پس از بازگشت از مكّه(10)و اطعام برده به شيرينى پس از خريدن او.(11)
اطعام غذاى نجس:اطعام غذاى نجس به افراد بالغ حرام است؛(12)ليكن حرمت آن نسبت به اطفال ـ در صورت نداشتن ضرر ـ محل بحث است. برخى تصريح به عدم حرمت كردهاند.(13)اطعام غذاى نجس به حيوانات جايز است.(14)
اطعام طعام غصبى:اگر غاصب، غذاى غصبى را به مالك آن ـ بدون آنكه آگاه باشد ـ اطعام كند، ضامن آن است و بايد قيمت آن را به صاحبش بپردازد(15)و اگر به ديگرى اطعام كند، مالك مىتواند غرامت آن را از هر يك از غاصب و خورنده بگيرد. اگر از غاصب بگيرد، او حقّ رجوع به خورنده ندارد، امّا اگر از خورنده بگيرد، وى در صورت آگاهى نداشن از غصب، مىتواند به غاصب مراجعه كرده، غرامت پرداختى را از او بگيرد(16)( --> غصب).