responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 567

داراى ترتيب و تبويب، به تدريج از رونق اصول كاسته شود و با راه يافتن احاديثشان به مجموعه‌هايى همچون كافى، من لايحضره الفقيه، تهذيب و استبصار، عملاً اين مجموعه‌ها به عنوان جايگزين اصول اربعمائه شناخته شوند.

بيشتر اصول تا زمان محمد بن ادريس حلّى (م 664 هـ . ق) به صورت اوّليه خود باقى بوده‌اند. وى در پايان سرائر، احاديثى از آنها را تحت عنوان مستطرفات سرائر نقل كرده است.(9)

اين پرسش در علم درايه مطرح است كه آيا عنوان صاحب اصل بودن كه در كتب رجالى آمده، دليل مدح او است تا در نتيجه حكم به وثاقت صاحبان اصول شود يا نه؟ برخى به اين پرسش، پاسخ مثبت و برخى پاسخ منفى داده‌اند. البته صاحب اصل بودن دليل صحّت مذهب و عقيده وى نيست؛ چنان‌كه برخى از اينان، واقفى( --> واقفيّه)يا فطحى( --> فطحيّه)مذهب و از مكتب اهل بيت عليهم السّلام منحرف بوده‌اند.(10)

اصول دين

اصول دين: پايه‌هاى اعتقادى دين.

عنوان اصول دين، مقابل فروع دين، اصطلاحى كلامى است و به اركان اعتقادى ـ كه اساس دين را تشكيل مى‌دهند و مسلمانى بدون اقرار به آنها تحقّق نمى‌يابد و انكار هر يك از آنها موجب كفر مى‌شود ـ اطلاق مى‌گردد.

با آنكه اصطلاح اصول و فروع دين شهرت بسيارى دارد، ليكن در قرآن كريم و روايات چيزى به عنوان تقسيم بندى معارف دينى به اصول و فروع وجود ندارد و اين امر نشان مى‌دهد كه اين دو اصطلاح را برخى متكلّمان وضع كرده‌اند.

در تعداد اصول دين ميان متكلّمان


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 567
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست