responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 556

كه استصحاب را حجّت نمى‌دانند، آن را اصلى مستقل دانسته‌اند1( --> استصحاب عدم نسخ).

اصل عدم نقل-->اصل لفظى

اصل عقلايى

اصل عقلايى: بناى عقلا بر چيزى.

از آن در علم اصول فقه سخن رفته است.

اصل عقلايى اصلى است كه اعتبار و حجيّت آن نزد عقلا ثابت است، همچون بناى عقلا بر عمل به ظهورات و اطلاقات كلام كه اصل ظهور و اصل اطلاق از اصول لفظى( --> اصل لفظى)از آن گرفته شده است.

حجيّت و اعتبار اين اصل، منوط به امضاى شارع ـ هرچند به سكوت و منع نكردن از عمل به آن ـ است.(1)

اصل عقلى

اصل عقلى: اصل معتبر به حكم عقل.

به اصلى كه عقل بدان حكم كند و در بردارنده حكم ظاهرى از جانب شارع نباشد، اصل عقلى گويند، مانند برائت عقلى( --> برائت)، احتياط عقلى( --> احتياط)و تخيير عقلى(1)( --> تخيير).

اصل عملى

اصل‌عملى [= دليل فقاهتى؛ قاعده اصولى ]: اصل تعيين‌كننده وظيفه مكلّف هنگام فقدان دليل.

اصل عملى، اصطلاحى در اصول فقه و عبارت است از آنچه كه براى تشخيص حكم ظاهرى يا وظيفه عملى مكلّف هنگام عدم دسترسى به دليل و اماره( -->اماره)پس از فحص از آن جَعل شده است.(1)به اصل عملى، دليل فقاهتى و به اماره، دليل اجتهادى نيز گفته مى‌شود.

جايگاه اصول عملى در استنباط:

استنباط در فقه شيعى، بويژه در دوره‌هاى متأخّر، بر دو مرحله مبتنى است: نخست،


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 556
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست