ارتكاب گناه صغيره با عزم بر اجتناب از ارتكاب مجدد آن اصرار نيست. به قول مشهور، عزم بر ارتكاب دوباره گناه صغيره و نيز مداومت بر انجام دادن انواع گناه صغيره اصرار محسوب مىشود. همچنين به مشهور نسبت داده شده كه تكرار گناه صغيره در بيشتر اوقات مصداق اصرار است.(1)از آن در بابهاى اجتهاد و تقليد، صلات و شهادات سخن رفته است.
برخى فقيهان، اصرار بر صغيره را به دو قسم تقسيم كردهاند:
1.اصرار فعلى، به معناى مداومت بر يك نوع گناه صغيره يا بسيار انجام دادن انواع گناهان صغيره بدون توبه از آنها.
2.اصرار حكمى، به معناى عزم بر تكرار گناه صغيره.(2)
اصرار بر صغيره از گناهان كبيره(3)( --> گناه كبيره)و موجب زوال عدالت(4)( --> عدالت)است و توبه از آن واجب مىباشد.(5)
اِصغاء--> استماع
اصل
اَصل: قانون مرجع هنگام شك/ نوشته آغازين حديثى(--> اصول اربعمائه).
اصل به معناى نخست از اصطلاحات اصولى است و به قانونى اطلاق مىشود كه مكلّف هنگام شك و جهلِ به واقع و در اختيار نداشتن دليل علمى (اماره) به آن رجوع مىكند. از آن در اصول فقه، مباحث الفاظ سخن رفته است.
اصل به لحاظ كاربرد آن در بخش الفاظ و در مقام عمل بدون ارتباط به لفظ، به اصل لفظى( --> اصل لفظى)و اصل عملى( --> اصل عملى)و به لحاظ جعل كننده آن (شارع، عقل و عقلا) به اصل شرعى( --> اصل شرعى)، اصل عقلى( --> اصل عقلى)و اصل عقلايى( --> اصل عقلايى)تقسيم مىشود.
كاربرد اصل هنگام فقدان دليل علمى است. در چنين موقعيّتى، اگر مشكوك، مراد گوينده از كلام باشد، مجراى اصل لفظى و چنانچه وظيفه عملى مكلّف باشد، مجراى اصل عملى است.