صحّت است كه نتيجه آن قطعيّت صدور حديث از معصوم عليه السّلام است.
بنابر مراد دوم از لفظ «ما» در اينكه صحّت حديث آنان به جهت وجود قراين و شواهد معلوم نزد آنان بوده است ـ هرچند اصحاب اجماع، حديث را به صورت مرسل يا از فرد ناشناخته يا ضعيف نقل كرده باشند ـ يا مقصود، صحّت حديث آنان به جهت نقل آن از راويان ثقه مىباشد، اختلاف است. بنابر احتمال دوم، مفاد جمله ياد شده علاوه بر صحّت حديث اصحاب اجماع به دلالت مطابقى، به دلالت التزامى وثاقت راويانى است كه اصحاب اجماع از آنان نقل حديث كردهاند. بر اين اساس، بسيارى از راويان ناشناخته يا ضعيف، در شمار افراد ثقه قرار مىگيرند و احاديث زيادى به صحّت متّصف مىشوند.(5)
اصحاب حديث
اصحاب حديث: عنوان پيروان يكى از دو گرايش اصلى در فقه اهل سنّت.
اصحاب حديث، مقابل اصحاب رأى( --> اصحاب رأى)به گروهى از عالمان سنّى در سدههاى نخست اسلامى كه در روش خود بر آموزش احاديث و پيروى آن اعتنايى ويژه داشتهاند، اطلاق مىشد. اكثر اصحاب حديث اهل حجاز بودهاند. احمد بن حنبل، مالك بن انس و محمد بن ادريس شافعى از حديث گرايان برجسته به شمار مىآيند؛ گرچه در شيوه و روش فقهى آنان تفاوتهايى وجود داشت، ليكن همه آنان در محدودكردن به كارگيرى رأى، قياس( -->قياس)واستحسان( -->استحسان)و اهتمام وافر به احاديث نبوى و آثار صحابه و تابعين ـ بر خلاف شيوه اصحاب رأى ـ متّفق بودند.(1)
اصحاب رأى
اصحاب رأى: عنوان پيروان يكى از دو گرايش اصلى در فقه اهل سنّت.
اصحاب رأى، مقابل اصحاب حديث
(1)دائرة المعارف بزرگ اسلامى 9/ 113 ؛ الملل و النحل (شهرستانى) 1/ 187 .
(5)خاتمة مستدرك الوسائل 7/22 ـ 37 ؛ كليات فى علم الرجال/ 178 ـ 196 .