آن نيز ـ كه نوعى شائبه اعراب در آن است ـ بنا به تصريح برخى مستحب است.(2)
اشنان
اُشنان [= حُرض؛ غاسُول ]: گياهى شور و خوشبو براى شست و شوى دست و لباس.
از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، زكات و حج سخن رفته است.
وضو و غسل با آب مضاف، مانند آب اشنان (آبى كه بر اثر اضافه اشنان بر آن، مضاف شده است) جايز نيست(1)( --> آب مضاف). لباس نجسى كه با اشنان شسته شده، چنانچه پس از شست و شو، ذرّات اشنان در آن باقى مانده باشد، به حصول تطهير زيان نمىرساند.(2)شستن عورتين ميّت با اشنان مستحب است.(3)تيمّم بر غير زمين، حتّى گَرد گياهان، مانند اشنان كه به جهت نرمى شبيه خاكاند، جايز نيست.(4)
زكات در غير غلاّت چهار گانه (گندم، جو، خرما و كشمش) از ساير گياهان، مانند اشنان واجب نيست، ليكن مستحب است.(5)
بنابر قول به حرمت استفاده از هرچيزِ خوش بو در حال احرام( --> احرام)، استفاده از اشنان بر مُحرم حرام است.(6)
اشهار
اِشهار [= تشهير ]: آشكاركردن.
اشهار در كلمات فقها با اضافه به سلاح و مجرم به كار رفته است. اشهار سلاح به مفهوم بركشيدن آن از نيام يا نشانه رفتن آن به سوى كسى است، و اشهار مجرم، گرداندن او در خيابانها و معرّفى به مردم است. از اين عنوان در بابهاى قضاء، حدود و ديات بحث شده است.
اشهار سلاح براى ترساندن مردم، حرام و اشهار كننده، محارب( --> محاربه)است.(1)
اگر كسى بر روى ديگرى سلاح بركشد، در صورتى كه اين عمل موجب رعب و در نهايت، مرگ وى شود، ضامن ديه او است، امّا اگر اشهار شونده بترسد و بگريزد و