متناسب با شأنش بدهد. مرجع تشخيص اين تناسب عرف است.(4)
قاضى بايد با دو طرف نزاع به مساوات رفتار كند؛ هرچند آن دو به لحاظ شرافت و پستى متفاوت باشند.(5)
اشراف
اِشراف: ارتفاع داشتن/ اطّلاع بر چيزى از بلندى/ نزديك شدن وقوع امرى/ نظارت و مراقبت(--> نظارت).
اشراف به مفهوم نخست در بابهاى حج، جهاد، و صلح به كار رفته است.
مشرف ساختن اختمانى بر ساختمانى ديگر جايز است.(1)بر كافر ذمّى( --> اهل ذمّه)جايز نيست ساختمان خود را مشرف بر منازل مسلمانان بسازد يا تجديد بنا كند.(2)به قول مشهور، مشرف ساختن ساختمان بر كعبه مكروه است.(3)
از اشراف به مفهوم دوم در بابهاى حج، صلح و حدود سخن رفته است.
اشراف بر خانه ديگرى جهت نگاهكردن به ساكنان آن، حرام است(4)( --> اطّلاع بر عورات).
مستحب است كسى كه از مكّه محرم شده، هنگام اشراف بر ابطح( --> ابطح)صدا را به تلبيه بلند كند.(5)گشودن پنجره جهت استفاده از نور، هر چند مستلزم اشراف بر خانه همسايه گردد، جايز است.(6)
از اشراف به مفهوم سوم در بابهاى طهارت، وصيّت، صيد و ذباحه، اطعمه و اشربه، حدود و قصاص سخن گفته شده است.
در وجوب برگرداندن مشرفِ بر مرگ (محتضر) به سمت قبله اختلاف است. وجوب آن به مشهور نسبت داده شده است(7)( --> احتضار). برخى فقها در صحّت ذبح حيوان مشرف به هلاكت، استقرار( --> استقرار)حيات را شرط دانستهاند(8)(-->ذبح). در جواز نوشيدن يا خوردن حرام براى مضطر، اشراف بر مرگ شرط نيست، بلكه صرف بيم از آن كفايت مىكند9( --> اضطرار).
در قصاص جانى، تفاوتى ميان مقتول سالم و بيمار نيست. بنابراين، اگر فرد