مدّت است ـ تا اخلال به جزئى از اجزاى زمان ياد شده جايز نباشد ـ يا استيعاب عرفى، به معناى اشتغال به مقدّمات مستحب وقوف در حدود عرفات و سپس وقوف در عرفات تا غروب آفتاب و يا كفايت مسمّاى وقوف، اختلاف است(9)( --> وقوف).
قصاص:عضوى كه بر اثر جنايت آسيب ديده، اگر از نظر حجم با عضو همسان در جانى تفاوت داشته باشد ـ مانند آنكه جانى سر دو وجبى را به اندازه يك وجب بشكافد، در حالى كه سر خود او يك وجب است ـ به همان اندازه از جانى قصاص مىشود؛ هرچند آن مقدار همه سر او را فرا بگيرد. صورت عكس آن نيز چنين است.(10)
استيفاء
استيفاء: گرفتن حقّ خود به طور كامل/ كامل گردانيدن عدد معيّن در ازدواج وطلاق.
از استيفا به معناى نخست دربسيارى از بابها، مانند زكات، دين، رهن، اجاره، وكالت، نكاح، قضاء، حدود و تعزيرات، قصاص و ديات سخن رفته است.
آنچه استيفا مى شود يا از حقوق خداوند (حق اللّه) است يا از حقوق مردم (حق النّاس) و هريك يا مالى است يا غير مالى( --> حق).
استيفاى حق اللّه غير مالى
استيفاى حدود:استيفاى حدود (اجراى حدود) براى امام عليه السّلام يا منصوب از جانب وى به نصب خاص و نيز به قول مشهور، در زمان غيبت براى فقيه جامع الشرايط به عنوان نايب امام جايز است؛ امّا براى ديگران ـ جز كسانى كه استثنا شدهاند، مانند مولا نسبت به برده و بنابر قول برخى، پدر نسبت به فرزند و شوهر نسبت به همسر ـ جايز نيست( --> اقامه حدود). استيفاى هر حدّى با كيفيّتى خاص است، مانند سنگسار كردن يا تازيانه زدن زناكار و قطع انگشتان دست دزد كه با كيفيتى خاص انجام مىشود.