واژه استقرار در بابهاى بسيارى مانند طهارت، صلات، زكات، خمس، تجارت، دين، اجاره، نكاح، صيد و ذباحه، ارث، قصاص و ديات به كار رفته و مراد از آن، به لحاظ آنچه بدان اضافه مىشود، متفاوت است كه به مهم ترين موارد آن اشاره مىشود.
استقرار عادت:مراد، ثبات عادت زن در حيض از جهت عدد و زمان يا يكى از آن دو است، در مقابلِ مضطربه( --> مضطربه)كه عادت ثابتى ندارد.(1)زنى كه عادتش ثابت است، چنانچه بيش از ده روز خون ببيند، مقدار عادت خود را حيض( --> حيض)قرار مىدهد.(2)
استقرار بدن و مكان نماز گزار:استقرار معتبر در نماز يا به لحاظ بدن نمازگزار است كه از آن به طمأنينه، مقابل اضطراب، و سكون، مقابل حركت تعبير مىشود و يا به لحاظ مكان نمازگزار؛ هرچند خود او ايستا و آرام باشد.(3)
1. استقرار بدن (طمأنينه):استقرار بدن نمازگزار هنگام قرائت و نيز در اذكار و افعال واجب نماز، واجب است؛(4)ليكن ركن نيست تا ترك آن از روى سهو يا فراموشى موجب بطلان نماز گردد.(5)برخى، در تكبيرةالإحرام و نيز قيام متّصل به ركوع، استقرار را ركن دانسته و ترك عمدى يا سهوى آن را موجب بطلان نماز دانستهاند.(6)
استقرار بدن در نمازهاى مستحب كه در حال راه رفتن يا سواره بودن خوانده مىشوند واجب نيست. در حكم ياد شده بنابر مشهور تفاوتى بين حال حَضَر و سفر نيست.(7)
البته حركت كم بدن منافات با صدق استقرار آن ندارد؛ چنان كه حركت دستها يا انگشتان ضررى به نماز نمىزند.(8)در وجوب استقرار بدن هنگام قنوت و نيز در اذكار مستحب نماز اختلاف است. بر وجوب، ادّعاى اجماع شده است؛(9)ليكن استقرار در ذكرهاى مطلق (اذكارى كه