از آن در باب احياء موات بحث شده و در پارهاى ابواب ديگر، مانند صلات و صلح به مناسبت از آن سخن رفته است.
آمد و شد در راههاى عمومى، حقّ همگان است و استفاده غير آمد و شد از آن، مانند خريد و فروش، به شرط عدم مزاحمت براى عبور و مرور، اشكال ندارد.(1)
نماز خواندن در مسير آمد و شد مردم در صورت عدم مزاحمت مكروه است.(2)همچنين است عبور از مسجد، مگر آنكه در آن دو ركعت نماز گزارده شود.(3)
چنانچه در زمينى باير( --> زمين موات)به سبب رفت و آمد، به طور قهرى خيابانى ايجاد گردد، احياى آن زمين از دو طرف خيابان جايز است، ليكن بايد به اندازه پنج يا هفت ذراع آن براى عبور و مرور باقى بماند.(4)فزونى تردد و آمد و شد مردم در يك مسير، نشان عمومى بودن آن مسير است.(5)
گشودن در به كوچه بن بست جهت عبور و مرور از سوى كسى كه تنها ديوار خانهاش به سمت كوچه است، بدون اذن صاحبانش، يعنى كسانى كه به آن كوچه در دارند جايز نيست.(6)اگر كسى حقّ آمد و شد از مكانى را داشته باشد، نمىتواند آن را به ديگرى بفروشد، ليكن صلح بر آن به شرط مشخص بودن محلّ آمد و شد جايز است.(7)
استظلال-->سايه
استظهار
استظهار: طلب ظهور حال/ احتياط و تحفّظ/ چيرگى/ طلب ظهور از كلام گوينده.
واژه استظهار در فقه و اصول، مفاهيم و كاربردهاى مختلفى دارد.
مفهوم اول:كاربرد رايج استظهار به اين مفهوم در باب طهارت، مبحث حيض و نفاس است.