مىباشد. به جا آوردن عبادتهاى واجب داراى وقت معيّن، در وقتش واجب است.(2)نمازى كه يك ركعت آن در وقت و ديگر ركعات آن به دليل تنگى وقت در خارج وقت خوانده شود، ادا محسوب مىشود.(3)
ادام
اِدام: خورش.
منظور از ادام چيزى است كه همراه نان يا برنج خورده مىشود؛ خواه جامد باشد، مانند گوشت يا مايع. از آن در بابهاى نكاح، كفّارات و اطعمه و اشربه سخن رفته است.
خورش جزء نفقهاى است كه تأمين آن بر شوهر لازم است. در اندازه و جنس آن به عرف رجوع مىشود.(1)
مستحب است همراه غذايى كه به عنوان كفّاره( --> كفّاره)پرداخت مىگردد، خورش نيز داده شود.(2)
در روايات از گوشت به عنوان سرور خورشها(3)و از سركه و روغن زيتون به عنوان خورش انبيا ياد شده است.(4)
اداى دين
اداى دين: پرداخت بدهى.
از آن در باب قرض و دين سخن رفته است.
عزم بر اداى دين، بر مديون واجب است.(1)اداى دين در صورتى كه موعد آن رسيده باشد و قرض دهنده مطالبه كند و توان پرداخت آن از سوى مديون باشد، از واجبات فورى است و در صورت تزاحم( --> تزاحم)با ديگر واجبات، بر آنها مقدّم است، مگر آنكه از اداى دين مهمتر باشند(1)(--> دين).
اداى شهادت
اداى شهادت: گواهى دادن بر امرى.
اداى شهادت، مقابل تحمّل شهادت( --> تحمّل شهادت)است، و از آن در باب شهادات سخن رفته است.