مگر به كمك روايات رسيده از معصومان عليهم السّلام؛ حتّى برخى اخباريان حجيّت احاديث پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را منوط به اين دانستهاند كه تفسير و تبيين مراد آن از امامان معصوم عليهم السّلام رسيده باشد.
امّا در مكتب اصولى علاوه بر قرآن و سنّت، اجماع و عقل نيز از ادلّه شرعى و منابع استنباط احكام شمرده شده است، و اصوليان ظواهر قرآن را حجّت مىدانند.
2. در مكتب اخبارى، اشياء يا حلالاند يا حرام و يا مُشتَبَه و چنانچه حلّيت و حرمت چيزى معلوم نباشد و نصّى از معصوم عليه السّلام درباره آن نرسيده باشد، بايد در فتوا، توقّف و در عمل، احتياط كرد؛ امّا در مكتب اصولى در موارد مشكوك، اصل بر برائت( --> اصل برائت)است و احتياط(--> احتياط)واجب نيست.
3. اخباريان دستيابى به احكام شرع را از راه گمان (ظنّ) حرام و تنها راه تحصيل احكام را علم و اطمينان مىدانند؛ در حالى كه اصوليان، ظنّ خاصّ( --> ظنّ)را نيز همچون علم، حجّت و معتبر مىدانند.
4. اجتهاد( --> اجتهاد)نزد اخباريان، حرام و نزد اصوليان، واجب كفايى(--> وجوب كفايى)، بلكه به نظر برخى واجب عينى(--> وجوب عينى)است.
5 . در نگرش اخبارى تقليد از غير معصوم عليهالسّلام جايز نيست، مگر از معصوم روايت كند، كه در اين صورت، تقليد از او به معناى قبول روايت وى، جايز، بلكه واجب است؛ امّا در نگرش اصولى، تقليد عامى از مجتهد جامع الشرايط، به معناى پذيرش نظر و فتواى او، واجب است.
6 . اخباريان، احاديث را دو قسم مىدانند: صحيح و ضعيف؛ ليكن اصوليان، چهار قسم: صحيح، حسن، مُوَثّق و ضعيف. تعريف دو گروه از حديث صحيح نيز متفاوت است. اخباريان، حديثى را صحيح مىدانند كه به صدور آن از معصوم عليه السّلام اطمينان حاصل شود؛ خواه منشأ اطمينان، وثاقت راوى يا راويان باشد يا قراين و شواهد؛