هرگاه فقيه در يك مسئله براى صدور فتوا به دليلى معتبر دست نيابد و مسئله از مواردى باشد كه طبق نظر او اصل احتياط(--> اصل احتياط)در آن جارى شود، آنچه را كه مطابق احتياط است با واژههايى مانند احوط بيان مىكند. احتياط در اين صورت، واجب است(--> احتياط واجب)؛ امّا اگر در مسئلهاى فتوا داشته باشد، ليكن به جهت وجود فتواى مخالف كه مطابق احتياط نيز مىباشد، از واژه احوطاستفاده كند، احتياط مستحب(--> احتياط مستحب)است.
( --> احتياط)
احوط اقوى
اَحوَط اَقوى: از الفاظ فتوا.
مفاد احوط اقوى فتوا است، با اين ويژگى كه علاوه بر قوىتر بودن دليل حكم به نظر فقيه نسبت به دليل مخالف، مطابق با احتياط(--> احتياط)نيز مىباشد.
( --> فتوا)
اَحوَط اءوْلى --> احتياط مستحب
اَحوَط لزومى -->احتياط واجب
احول
اَحوَل: كژ چشم.
از آن به مناسبت در باب قصاص و ديات سخن گفته شده است.
اگر جنايتكار بر چشم احول آسيب رساند، قصاص مىشود؛ هرچند چشم وى سالم باشد.(1)
ديه چشم احول همانند ديه چشم سالم است؛ بنابر اين در دو چشم ديه كامل و در يكى، نصف ديه ثابت است.(2)